همه
احکام بانوان
احکام سفر
احکام محتضر و اموات
احکام پزشکی
ازدواج و زناشویی
اعتکاف
اماکن مذهبی
امر به معروف و نهی از منکر
اموال پیدا شده و مجهول المالک، مظالم
تکلیف و تقلید
جهاد و دفاع
حج و عمره
حقوق
خمس
خوردنی ها و آشامیدنیها
روزه
زکات
شکار و ذبح حیوانات
صدقات و تبرعات
طلاق و عده
طهارت و نجاست
غصب
قوانین و مقررات و اموال بیت المال
مسائل فرهنگی و اجتماعی
مسائل قضایی
معاملات و شغلها
نذر، قسم و عهد
نماز
نگاه، پوشش و معاشرت
ورزش، مسابقات و تفریحات
وصیت و ارث
وضو، غسل و تیمم
وقف، مساجد و قبرستان
ولایت فقیه
گناهان
موضوعات
پرسش و پاسخ
ارتباط با پایگاهکسی که بعد از ازدواج متوجه شود خانمش ایدز داشته، آیا حق فسخ دارد؟
مجرد آنچه ذکر شده، از عیوب موجب فسخ محسوب نمیشود؛ مگر آن که مریضی قبل از عقد به وجود آمده باشد و ضمن عقد شرط سلامتی شده باشد یا در خواستگاری بر خلاف واقع خود را سالم معرفی کرده باشد و عقد بر اساس سلامت زوجه خوانده شده باشد، که در این صورت فسخ جایز است.
کسی که در نماز جماعت، یک رکعت را درک نکرده، وظیفهاش در رکعت آخر امام چیست؟ آیا علاوه بر تشهد، واجب است در سلام امام هم به حالت تجافی بنشیند؟
کسی که یک رکعت از امام عقب مانده، وقتی امام تشهد رکعت آخر را میخواند میتواند برخیزد و نماز را تمام کند یا به حالت نیم خیز تا پایان تشهد یا سلام امام صبر کند و بعد برخیزد.
آیا خانمها هنگام نماز خواندن باید روی پا و کف پا (پایین مچ پا) را بپوشانند؟
زن باید موقع نماز، تمام بدن و موی خود را بپوشاند ولی پوشاندن صورت به مقداری که شستن آن در وضو واجب است و دستها و پاها تا مچ، لازم نیست. البته در صورت وجود نامحرم، باید پاها تا مچ نیز پوشانده شود.
آیا دروغ گفتن به شوخی اشکال دارد؟ مثلاً میان دوستان به شوخی به هم میگوییم، فلان شرکت برای من است؛ (البته الکی) آیا این گونه صحبتها، گناه و دروغ محسوب میشود؟
اگر مقصود گوینده این است که مخاطب آن خبر خلاف واقع را جدّی بگیرد، حرام است، هر چند انگیزه گوینده از گفتن خبر، شوخی کردن باشد؛ اما اگر گوینده چنین مقصودی نداشته باشد و مخاطب متوجه شوخی بودن کلام باشد، حرام نیست.
1. امام جماعت یا جمعه، غسلی را مجزی از وضو میداند، اما رهبری آن غسل را مجزی نمیداند؛ اگر ندانیم او بعد از غسلش وضو گرفته است یا نه، آیا میتوان به او اقتدا کرد؟
2. امام جماعت ترتیب در غسل را لازم نمیداند و مرجع ما رعایت ترتیب را به احتیاط واجب لازم میداند، اگر ندانیم او در غسلهایش ترتیب را رعایت میکند یا خیر، آیا میتوانیم به او اقتدا کنیم؟
2. امام جماعت ترتیب در غسل را لازم نمیداند و مرجع ما رعایت ترتیب را به احتیاط واجب لازم میداند، اگر ندانیم او در غسلهایش ترتیب را رعایت میکند یا خیر، آیا میتوانیم به او اقتدا کنیم؟
ج1) نمیتوان اقتدا کرد.
ج2) بنابر احتیاط واجب نمیتوان اقتدا کرد.
ج2) بنابر احتیاط واجب نمیتوان اقتدا کرد.
فردی شش سال در روستایی زندگی کرده، سپس به روستایی دیگر مهاجرت نموده و چهارده سال در آن سکونت داشته است؛ این شخص بعد از ازداوج به شهر آمده، ولی به خانۀ پدری رفت و آمد میکند و چند روزی در ماه آن جا میماند؛ نماز وی در این سه مکان چگونه است؟
جایی که انسان بخش عمدهای از اوایل زندگی (دوران کودکی و نوجوانی) را در آن جا رشد و نمو کرده باشد، وطن اصلی او است و مقدار زمان لازم برای تحقق وطن اصلی، موکول به نظر عرف است؛ بنا بر این اگر عرفاً روستای اول، وطن او محسوب شود، تا زمانی که از آن جا اعراض* نکرده باشد، حکم وطن باقی است؛ اگر نظر عرف، معلوم نشد، احتیاط آن است که وقتی به این روستا میآید و قصد اقامت ده روز ندارد، نماز را جمع بخواند. (هم تمام و هم شکسته)
همچنین در روستای دوم اگر والدین قصد اقامت دائمی در آن جا داشتهاند و فرزند هم آنها را همراهی کرده، وطن (اتخاذی) او محسوب میشود و مادامی که از آن جا اعراض نکرده، نمازش تمام و روزه صحیح است.
اما شهر محل سکونت، چنانچه قصد زندگی در آن به مدت حداقل ده سال را داشته باشد، وطن محسوب میشود و در غیر این صورت هم کسی که قصد دارد در جایی حداقل یک سال یا بیشتر بماند، گرچه عرفاً وطن او نیست، ولی مسافر هم بر او صدق نمیکند؛ بنابراین بدون قصد اقامت ده روز هم نمازش در آن جا تمام است.
-------------------------------------------
* اعراض، با خروج از وطن با تصمیم بر عدم بازگشت به آن جا و همچنین با علم یا اطمینان به عدم امکان بازگشت، محقّق میشود.
همچنین در روستای دوم اگر والدین قصد اقامت دائمی در آن جا داشتهاند و فرزند هم آنها را همراهی کرده، وطن (اتخاذی) او محسوب میشود و مادامی که از آن جا اعراض نکرده، نمازش تمام و روزه صحیح است.
اما شهر محل سکونت، چنانچه قصد زندگی در آن به مدت حداقل ده سال را داشته باشد، وطن محسوب میشود و در غیر این صورت هم کسی که قصد دارد در جایی حداقل یک سال یا بیشتر بماند، گرچه عرفاً وطن او نیست، ولی مسافر هم بر او صدق نمیکند؛ بنابراین بدون قصد اقامت ده روز هم نمازش در آن جا تمام است.
-------------------------------------------
* اعراض، با خروج از وطن با تصمیم بر عدم بازگشت به آن جا و همچنین با علم یا اطمینان به عدم امکان بازگشت، محقّق میشود.
آیا جواب فحش دهنده و برگرداندن همان چیزی که گفته است، اشکال دارد؟
جواب فحش به فحش دهنده از باب تقاص با دو شرط اشکال ندارد:
شرط اول: همان دشنام یا مثل آن دشنام داده شود، نه بیشتر یا غلیظ تر.
شرط دوم: حرام دیگری بر آن کلام صدق نکند.
شرط اول: همان دشنام یا مثل آن دشنام داده شود، نه بیشتر یا غلیظ تر.
شرط دوم: حرام دیگری بر آن کلام صدق نکند.
آیا اگر دختر و پسر از نظر شرعی و شأنی، کفو باشند و پدر دختر مانع شود، رضایت او لازم است؟
بنابر احتیاط واجب در ازدواج با دختر باکره اجازه ولیّ او (پدر یا جدّ پدری) لازم است و بدون آن بنا بر احتیاط، عقد صحیح نیست بله در صورتی که دختر مایل به ازدواج باشد و خواستگاری که کفو شرعی و عرفی او باشد، وجود داشته باشد و در حال حاضر، خواستگار دیگری که واجد شرایط بوده و ولیّ دختر به آن اذن دهد، وجود ندارد، در این صورت اذن ولیّ ساقط است.
مطلقه به طلاق بائن در ایام عدّه به عقد موقت همان شوهر درآمده و دخول هم واقع شده است، بعد از پایان عقد موقت چه مقدار از عدّه بر او واجب است؟ آیا به لحاظ این که عدّه طلاق تمام نشده بود، باید عدّه طلاق نگه دارد یا عدّه عقد موقت؟
در فرض مذکور پس از مدت عقد موقت اگر دخول شده باشد، باید عدّه عقد موقت نگهدارد.
شخصی به عنوان مسئول تدارکات اعتکاف انتخاب شده است؛ آیا میتواند برای مدت کوتاهی در صورت نیاز، به خارج مسجد برود در حالی که منظور از "خارج مسجد" قسمتی در درون مسجد است که صیغه مسجد بر آن جاری نشده است؟ آیا این مسئولیت برای او ضرورتی به وجود میآورد؟
صرف مسئول تدارکات بودن، مجوز خروج از مسجد در حال اعتکاف نمی باشد.
البته باید بدانید، خارج شدن از محل اعتکاف در مواردی که عقلاً یا شرعاً، لازم است یا ضرورت عرفیه دارد، خواه متعلّق به امور دنیا باشد یا آخرت، اشکال ندارد؛ ولی باید از تأخیرهای بیمورد، مانند نشستن یا استراحت زیر سایه و مانند آن اجتناب کند و بیش از مقدار ضرورت، بیرون از مسجد نماند و اگر بیرون بودن از مسجد به قدری طول بکشد که صورت اعتکاف به هم بخورد، اعتکاف باطل میشود.
البته باید بدانید، خارج شدن از محل اعتکاف در مواردی که عقلاً یا شرعاً، لازم است یا ضرورت عرفیه دارد، خواه متعلّق به امور دنیا باشد یا آخرت، اشکال ندارد؛ ولی باید از تأخیرهای بیمورد، مانند نشستن یا استراحت زیر سایه و مانند آن اجتناب کند و بیش از مقدار ضرورت، بیرون از مسجد نماند و اگر بیرون بودن از مسجد به قدری طول بکشد که صورت اعتکاف به هم بخورد، اعتکاف باطل میشود.
شخصی تمام صورتش سوخته است و جایی برای شستن ندارد و آب هم ضرر دارد و وضوی جبیره و تیمم هم نمیتواند انجام دهد؛ برای نماز چه کار کند؟
بنابر احتیاط نماز را در وقت با وضوی ناقص بخواند و بعداً قضا کند.
گوشت عقیقه را به چه کسانی میتوان داد؟
مخیرند گوشت را به صورت پخته یا خام توزیع کنند و مستحب است گوشت عقیقه را پخته و حداقل ده نفر از مؤمنین را دعوت و اطعام کنند؛ همچنین مستحب است یک چهارم آن به قابله داده شود و اگر قابله نیست یک چهارم آن توسط مادر صدقه داده شود.
فرمودهاند میت در صورت تمکن میتواند وصیت کند که بدهیهایش از ثلث مالش پرداخت شود. آیا در این صورت ثلث مالش قبل از کم کردن بدهیها محاسبه میشود یا پس از آن؟ مثلا اگر کل ماترک ۳۰۰ تومان و کل بدهی ۵۰ تومان بوده و وصیت کند بدهی از ثلث اموالش داده شود، ثلث اموالش ۱۰۰ تومان بوده و بدهی هم از این مبلغ داده میشود؟
اگر وصیت کرده است که بدهی از ثلث مال برداشت شود، ثلث مال در ابتدا محاسبه شده و بدهی از آن ثلث پرداخت میشود. شایان ذکر است اگر ثلث مال کمتر از بدهی میت باشد، از دو سوم دیگر، بقیه بدهی میت پرداخت میشود.
1. فردی در رکعت اول نماز جماعت به امام جماعت اقتدا کرده موقع تشهد امام یادش رفته که تجافی کند و آخر تشهد امام یا بعد از تشهد امام یادش آمده است؛ آیا نماز این فرد باطل است؟
2. آیا در موقع تشهد امام، ترک عمدی تجافی، موجب باطل شدن نماز میشود؟
2. آیا در موقع تشهد امام، ترک عمدی تجافی، موجب باطل شدن نماز میشود؟
ج1و2) نماز، صحیح است.
آیا میتوان برای نمازهای مستحبی مثل نماز شب به نیابت از افراد زنده اجیر شد؟
مانعی ندارد؛ هر چند احتیاط مستحب در ترک چنین نیابتی است.