پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

موضوعات

پرسش و پاسخ (احکام سفر)

ارتباط با پایگاه
اقسام وطن که باعث می شود نماز تمام باشد، را بیان کنید.
وطن عبارت است از محلی که انسان در آن سکونت و استقرار داشته و محل زندگی­ اش است. که دارای اقسامی است.
أ. وطن اصلی: جایی است که انسان در ابتدای زندگی در آنجا رشد و نمو کرده و دوران کودکی و نوجوانی را در آنجا بزرگ شده است.
ب. وطن اتخاذی: جایی است که انسان به عنوان وطن انتخاب کرده و محل سکونت قرار داده است. خواه از وطن اصلی إعراض کرده یا نکرده باشد. لازم به ذکر است اگر انسان قصد دارد در جایی حدود ده سال بماند بعید نیست عرفاً برای صدق وطن اتخاذی کافی باشد. اما جایی را که انسان برای مدت یکی دو سال برای زندگی انتخاب می کند، عرفاً وطن نیست ولی چون در آنجا مسافر بر او صدق نمی‌کند، حتی بدون قصد اقامت ده روز، نمازش تمام است.
خانمی که از شهر دیگر ازدواج کرده و شوهرش برای شهری غیر از شهر خودش می باشد و قرار است در شهر شوهرش زندگی کند، تکلیف نماز و روزه او چگونه است؟ آیا می تواند آنجا را وطن خود قرار دهد؟
وطن شوهر، حکم وطن برای همسرش را ندارد، اما اگر زن به تبع شوهر جایی را به عنوان وطن انتخاب کرده و محل سکونت قرار دهد وطن او محسوب می شود. بنا بر این اگر انسان قصد دارد در جایی حدود ده سال بماند، بعید نیست عرفاً در صدق وطنیت کافی باشد.
لازم به ذکر است جایی را که انسان برای مدت یکی دو سال برای زندگی انتخاب می کند، چون در آنجا عنوان مسافر بر او صدق نمی‌کند، حتی بدون قصد اقامت ده روز، نمازش تمام است.
مسافت شرعی را از خود شهر حساب می کنند و یا از آخرین روستای همان شهر؟ یعنی اگر یک شهر چند تا روستا دارد، پایان شهر، خود شهر محسوب می شود یا از آخرین روستای همان شهر؟
ملاک محاسبه­ ی مسافت شرعی، فاصله­ ی بین آخر شهر مبدأ و ابتدای شهر مقصد می ­باشد؛ خواه اطراف شهر، روستا باشد یا نباشد.
من معمولاً دو مسیر را هر هفته رفت و آمد می کنم. اگر گاهی اوقات یک مسیر سومی که در آن، نماز، قصر می شود را طی کنم، با توجه به این که دو مسیر قبلی را هر هفته رفت و آمد می کنم، آیا نمازم در مسیر سوم نیز کامل است؟
اگر مسیر اوّل و دوّم، مسافت شرعی* باشد و به واسطۀ مسافرت های هفتگیِ شغلی، نماز در آنها تمام است، در مسیر سوّم نیز، اگر شغلی باشد ـ هر چند گاهی اوقات رفت و آمد کنید ـ نماز در آن تمام است و اگر سفر شغلی نباشد، نماز شکسته است.
------------------------------
*مسافت شرعی یعنی چهل و یک کیلومتر، هر چند به صورت رفت و برگشت، آن هم اگر مسیر رفت آن از بیست و نیم کیلومتر کمتر نباشد.
شخصی تصادف کرده و در حالت بیهوشی او را به بیمارستانی در صد کیلومتری اعزام کرده‌اند؛ چون او قصد سفر نکرده در چند روزی که در آن جا است، نمازش تمام است اما در مسیر برگشت شکسته است.
آیا به محض حرکت برای بازگشت، نمازش شکسته است یا بعد از گذشتن از حد ترخص آن محل، باید شکسته بخواند؟
با شروع به سفر (اگر هنگام بازگشت، مسافت هشت فرسخ باشد) نمازش قصر است.
1. اگر شخصی به هدف از بین بردن آبرو و بدگویی و سخن‌چینی مؤمنی به مسافرت برود، آیا عنوان سفر حرام بر آن صدق می کند؟
2. سفری که ترک آن، راجح و انجام آن، مکروه باشد و انسان نذر شرعی کند که به آن سفر نرود، آیا چنین نذری واجب و نفس رفتن او به این سفر، حرام می باشد؟
ج1) در فرض سؤال سفر، حرام و نماز تمام است.
ج2) وفای به نذر واجب است و اگر به قصد تخلف از نذر سفر کند، نماز تمام است، در غیر این صورت نماز قصر است.
اینجانب برای یک مأموریت کاری به کشوری رفتم و در آن کشور نیز بیش از ده روز اقامت دارم. در این سفر، معمولاً هر روز به مدت دو ساعت از حد ترخص خارج می شوم و مجدداً به همان محل باز می گردم. خواستم بدانم نماز من چه حکمی دارد؟
اگر به مسافتی کمتر از چهار فرسخ بروید، در صورتی که قصد داشته باشید به مدتی خارج شوید که عرفاً با ماندن ده روز در یکجا منافات نداشته باشد مانند این که بخواهید در این مدت، دو سه بار و هر بار حداکثر به مدت نصف روز خارج شوید، به قصد اقامت شما خللی وارد نمی شود و نماز تمام است؛ ولی خروج هر روز به مقدار یاد شده در سؤال محل اشکال است؛ البته اگر تا قبل از خواندن اولین نماز چهار رکعتی قصد خروج به مقدار یاد شده را نداشته اید، با خواندن یک نماز چهار رکعتی قصد اقامت محقق شده و پس از آن خروج به مقدار یاد شده به قصد اقامت ضرر نمی زند و نماز تمام است.
اگر در سفری انسان قصد اقامت ده روزه کند و سفرش بیش از ده روز طول بکشد، آیا بعد از ده روز نیاز به قصد اقامت مجدد دارد یا همان قصد قبلی کفایت می کند؟ درصورت نیاز به قصد مجدد اگر بدلیل عدم آگاهی به مسأله، قصد مجدد نکند تکلیف نماز و روزه ای که بعد از ده روز بجا آورده چیست؟
تا زمانی که انسان در فرض سؤال به سفر جدیدی نرود، همان قصد اول کفایت می کند و قصد جدید نیاز نیست.
آیا حدّ ترخص از نظر کیلومتر، میزان خاصی دارد؟
ملاک تشخیص حدّ ترخص، آن است که از آخرین خانۀ شهر به اندازه ای دور شود که صدای اذان متعارف شهر را بدون بلندگو نشنود؛ خواه دیوارهای شهر را ببیند یا نه.
مسافت اعلامی از سوی مرکز موضوع شناسی برای حدّ ترخص، 1350 متر، از آخرین نقطه شهر می باشد.
اگر مسافری مردد بوده و قصد اقامت ده روز نداشته، اما حالا سی روز شده که در جایی مانده است؛ چنانچه در خلال این سی روز چند بار در ساعات مختلف به میزان مسافت شرعی از محل اقامتش خارج شده، یعنی به شهر مجاور رفته باشد و حد ترخص و مسافت شرعی را طی کرده باشد، حکم نمازش چگونه است؟
در فرض سوال که در این سی روز به مسافت شرعی رفته است چنانچه هنوز مردد است و یا قصد ماندن کمتر از ده روز را دارد، نمازش در محل مذکور قصر است.
ساکن کرج و محل کارم تهران است. جمعه شب بیماری را به بیمارستان تهران آوردم و شب در بیمارستان ماندم و فردای آن روز از همان جا به محل کار رفتم؛ نماز و روزه چه حکمی دارد؟ همچنین اگر بعد از اتمام کار به بیمارستان بروم و شب در آنجا بمانم، فردای آن روز وضعیت نمازم چه می شود؟
به طور کلی، کسی که سفر شغل اوست، اگر به سفر غیر شغلی برود، هر چند به محل شغلش باشد، نمازش قصر است؛ اما چنانچه برای کاری غیر از شغل به محل شغلش سفر کند، ولی تصمیم بگیرد که به خاطر شغل در آنجا بماند، در مدتی که آنجا توقف می کند تا به سر کار برود، بعد از آن و در برگشت، نمازش تمام است، گرچه احتیاط آن است که در مدتی که آنجا توقف می کند تا به سر کار برود نماز را هم تمام و هم قصر بخواند.
هر فرد چند وطن می تواند اختیار کند؟
داشتن دو یا سه وطن بالفعل اشکال ندارد؛ به این صورت که در هر یک، خانه و زندگی داشته و در طول سال چند ماه در آن مکانها زندگی می کند. اما داشتن بیش از سه وطن بالفعل، محل اشکال است.
آیا مسافر، نماز را در کربلا باید کامل بخواند؟
حکم تخییر در حائر حسینی(علیه السلام) به زیر گنبد (تحت القبّه) و جایی که نزد قبر امام حسین (علیه السلام) صدق می کند، اختصاص دارد و بنابر احتیاط شامل رواق ها و صحن مطهر نمی شود.
به نظر حضرت آقا معیار وطن حکمی که گفتن عرفی است، حدوداً چند سال می باشد و چه شرائطی دارد؟
در مکانی که بر انسان مسافر صدق نکند، نماز تمام و و روزه صحیح است و این قضیه عرفی است و علی الظاهر یکی دو سال کافی است.
بنده دوست دارم برای پیاده روی اربعین به کربلا بروم؛ ولی مقداری پول (بیشتر از هزینه سفر) مقروض هستم. آیا این سفر برای من جایز است؟ حکم نماز من در این سفر چگونه است؟
اگر زمان ادای قرض نرسیده و یا قرض دهنده برای پرداخت قرض به شما مهلت بدهد، اشکالی ندارد و در صورتی که زمان ادای آن رسیده و بتوانید بدهی خود را بدهید و طلبکار هم مطالبه می کند، اول باید قرض خود را پرداخت نمائید. در هر حال اگر سفر به قصد ترک ادای دین نباشد نماز در این سفر، شکسته است.