پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

موضوعات

پرسش و پاسخ

ارتباط با پایگاه
بحث و جدل برای گرفتن جا در محل اعتکاف، چه حکمی دارد؟
در حال اعتکاف، مجادله و نزاع در امور دینی و دنیوی (در صورتی که برای چیره شدن برطرف مقابل و اظهار دانش و برتری باشد)، جایز نیست؛ اما اگر مجادله برای اظهار حق و برگرداندن طرف مقابل از اشتباه باشد، اشکال ندارد.
آیا قرض دادن و قرض گرفتن معتکف، جایز است؟
جایز است.
اگر کارمندی خوف داشته باشد که در صورت مبادرت به نهی از منکر، ضرری از طرف مسئولین بالاتر، متوجه او شود، آیا تکلیف از او ساقط است؟
در فرض سؤال می تواند به صورتی که خوف ضرر نباشد مثلا ناشناس و مکتوب و یا سایر روش های نهی از منکر ، انجام وظیفه نماید. در غیر این صورت، اگر بداند یا گمان کند که نهی از منکر او موجب ضرر جانی یا آبروئی یا مالی قابل اعتنا می باشد، این کار واجب نیست و از او ساقط می‌شود؛ بلکه همچنین است اگر بخاطر احتمالی که عقلاء به آن اعتناء می‌کنند، خوف چنین ضرری را داشته باشد، واجب از او ساقط می‌شود.
بنده جایی دیده بودم که بعد از نذر کردن می توان آن را تغییر داد؛ به همین دلیل فکر می کردم که نذر قابل تغییر است. بعد با همین تفکر نذر کردم که مثلاً روزی هزار مرتبه صلوات بفرستم و صیغه نذر را هم خواندم و فکر می کردم هر وقت بخواهم می توانم آن را کم کنم یا منصرف شوم. حال متوجه شده ام که نذر قابل تغییر نیست. در فرض مذکور آیا تا پایان عمر باید هر روز هزار صلوات بفرستم؟ آیا راهی برای باطل کردن نذر وجود ندارد؟
در فرض سؤال چنانچه صیغه شرعی نذر خوانده شده و سایر شرایط معتبر در آن نیز تحقق یافته است، اگر تخلف از نذر عمدی نباشد نسبت به گذشته کفاره ندارد، ولی نسبت به آینده باید طبق نذر عمل کنید و اگر عمداً تخلّف کنید، مرتکب حرام شده و با دادن کفاره، نذر منحل می شود.
خوردن چه مواردی در گوسفند حرام است؟
خوردن پانزده چیز از حیوانات حلال گوشت، حرام است: ١- خون ٢- فضله ٣- نَری ٤- فَرْج ٥- بچه دان ٦- غُدَد که آن را دشول می‌گویند ٧- تخم که آن را دُنْبَلان می‌گویند ٨- چیزی که در مغز کله است و به شکل نخود است ٩- مغز حرام که در میان تیره پشت است ١٠- پَیْ که در دو طرف تیره پشت است ١١- زَهره‌دان ١٢- سپرز (طحال) ١٣- بَول‌دان (مثانه) ١٤- حدقه چشم ١٥- چیزی که در میان سُم است و به آن «ذاتُ الاَشاجِع» می‌گویند.
آیا خوردن گوشت گوسفندی که توسط تارک الصلاة ذبح شده است، اشکال شرعی دارد؟
اگر فرد مذکور، مسلمان باشد و به طور صحیح، ذبح شرعی را انجام دهد، اشکالی ندارد.
انجام کارهایی که از لحاظ علمی و پزشکی ثابت شده که موجب ضرر زدن به بدن است، مانند نوشیدن نوشابه‌های گازدار، چه حکمی دارد؟
نوشابه و امثال آن، اگر موجب ضرر معتنابه نشود، اشکال ندارد.
بنده از ابتدای تکلیف تا به امروز به وظایف دینی خود عمل نکرده ام، حال می خواهم آنها را جبران کنم اما در زمان شروع تکلیف که دوم راهنمایی یا در دوران ابتدایی بوده ام، شک دارم؛ بنده باید تکالیفم را از چه زمانی محاسبه کنم؟
از هر زمان که یقین به بلوغ خود دارید، مکلف بوده و باید عبادات ترک شده خود را قضا کنید و نسبت به ماقبل آن که شک دارید، تکلیفی برعهده شما نیست.
حکم رفتن به کلاس تار و سه تار و دف و غیره چیست؟
آن دسته از آلات موسیقی که عرفاً از آلات مشترک بوده و قابل استفاده برای موسیقی حلال می باشد، استفاده از آن به قصد منفعت حلال فی نفسه جایز است؛ ولی استفاده از آلاتی که عرفاً از آلات مخصوص لهو (موسیقی حرام) محسوب شود، مطلقاً جایز نیست. در هر صورت استفاده از آلات موسیقی ـ و لو مشترک ـ برای نواختن موسیقی لهوی و مُضِلّ عن سبیل الله* جایز نیست.
توجه داشته باشید ترویج موسیقی ـ هرچند موسیقی حلال باشد ـ با اهداف عالیه نظام مقدس جمهوری اسلامی سازگار نیست؛ و بهتر است جوانان عزیز، وقت با ارزش خود را صَرف یادگیری علوم و فنون لازم و مفید نموده و اوقات فراغت خود را با ورزش و تفریحات سالم، پر نمایند.
------------------------
*یعنی به سبب ویژگی هایی که دارد، انسان را از خداوند متعال و معنویات و فضائل اخلاقی دور نموده و به سمت بی بند و باری، بیهودگی و گناه سوق دهد.
اگر حرکت دسته های عزاداری در خیابان (به جز تاسوعا و عاشورا) موجب ترافیک گردد، آیا اشکال دارد؟
به راه انداختن دسته ‌های عزاداری برای سیدالشهدا و اصحاب او(علیهم السلام) و شرکت در امثال این مراسم امر بسیار پسندیده و مطلوبی است و از بزرگترین اعمالی است که انسان را به خداوند نزدیک می ‌کند و شایسته است عزاداری به شیوه مرسوم و سنتی برگزار گردد بلکه مُستحسن می باشد، ولی باید از هر کاری که باعث اذیّت دیگران می ‌شود و یا فی ‌نفسه از نظر شرعی حرام است و یا موجب وَهْن مذهب می‌باشد پرهیز شود.
چند وقت پیش به خاطر دیدن عکس نامحرم در شبکه مجازی قسم خوردم که دیگر به این شبکه وارد نشوم؛ ولی الآن می‌گویند در این شبکه توهین‌هایی به دین اسلام و امامان می‌شود؛ آیا می‌ توانم مثلاً سه روز، روزه بگیرم و قسمم را پس بگیرم و با نیت خیر برای مقابه با ضد انقلاب در شبکه مجازی فعالیت کنم؟
شکستن قسمی که با لفظ جلاله باشد هرچند در فرض سؤال جایز نیست.
البته باید توجه داشته باشید استفاده از شبکه‌های اجتماعی اگر مستلزم مفسده (مانند ترویج فساد، نشر اکاذیب و مطالب باطل) بوده یا خوف ارتکاب گناه باشد یا موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود (هر چند با کثرت مراجعه کننده) یا خلاف قوانین و مقررات نظام جمهوری اسلامی باشد، جایز نیست و تشخیص موضوع بر عهده مکلف است.
آیا معتکف می‎تواند روز اول و دوم، به نیّت روزه قضا یا روزه استیجاری، برای متوفّی روزه بگیرد؟
می‎تواند هر سه روز یا بعضی از روزها را، روزه قضا یا استیجاری برای میّت بگیرد.
1. فردی دو نفر را وصی خود قرار داده، که وصی اول فوت می‌کند. وظیفۀ وصی دوم چیست؟ آیا تکلیف ساقط است؟
2. آیا وصی زنده می‌تواند کسی را به عنوان وصیّ دوم معرفی کند؟
3. وصیّ دوم را چه کسی تعیین کند؟
ج1) وصیّ دوم باید طبق وصیت عمل کند و تکلیف از او ساقط نیست.
ج2) خیر، نمی‌تواند.
ج3) اگر هر یک از وصی‌ها مستقل بوده‌اند؛ وصیّ دیگر، امور میّت را انجام می‌دهد و گرنه حاکم شرع، شخصی را به جای وصی فوت شده، انتخاب می‌کند.
آیا پوشیدن لباسی که شک دارم متعلق به خودم است یا دیگری، جایز است؟
اگر لباس را در مکانی از خانه یافته اید که معمولا غیر خودتان کسی به آنجا رفت و آمد ندارد، مال شما محسوب می‎شود، اما اگر در جایی یافته اید که مردم در آن تردّد دارند، مانند بیرونی خانه که برای میهمان ها و واردین و عیادت کنندگان آماده شده است و میهمان خانه ها و مانند آن ها، حکم لقطه را دارد.
1. اگر فردی اصل دَین را داد، ولی طلبکار، او را به علت تأخیر، حلال نکند، آیا حق مطالبه پول برای حلالیت دارد؟
2. اگر بدهکار، تبرّعاً اقدام به ادای دَیْن مؤجّل - پیش از زمان سر رسیدش - کرد، آیا بر طلبکار، قبول آن واجب است یا نه؟
ج1) چنانچه تأخیر به دلیل اعسار بوده است، طلبکار چنین حقی ندارد. البته در صورت کاهش ارزش پول، و درخواست طلبکار، بدهکار مکلف به پرداخت تورم است، و باید جبران کند، مگر در مواردی که شرط شده باشد _ ولو به نحو ارتکازی _ که همان مبلغ عودت داده شود، همانند قرضی که مستأجر به موجر می‌دهد یا قرض الحسنه‌ای که بانک‌ها می‌پردازند.
ج2) در فرض سؤال، قبول بر طلبکار، واجب نیست، مگر این که از قرائن معلوم شود که تأجیل در دَین فقط به خاطر ارفاق به بدهکار بوده است، که در این صورت باید قبول کند.