برگزارى مراسم ويژه دهه بزرگداشت يكصدمين سال ميلاد مبارك امام خمينى(رض) بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران، امروز با صدور پيام مهم حضرت آيت الله خامنه اى رهبر معظم انقلاب اسلامى آغاز شد. متن اين پيام به اين شرح است.
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت عزيز ايران:
در هر يك از كشورهاى جهان و در هر زمان، هرگاه انسانى با دانش و خردمندى و انديشه ى بلند، يا با پرهيزگارى و پارسايى و ايمان استوار، يا با شهامت و دليرى و همت والا، يا با زيركى و تيزبينى و پختگى سياسى، قدم در ميدان كارى بزرگ بگذارد و پايدار و صبور، هدف مقدسى را دنبال كند، بى ترديد كشور و ملت خود و گاه بشريت را به افتخارات بزرگ و پيشرفتهاى ماندگار خواهد رسانيد. همه ى كسانى كه نامشان در فهرست نام آوران تاريخ قرار گرفته است به برخى از اين ويژگيها آراسته بوده اند.
اما نام آور بزرگ دوران معاصر يعنى امام روح الله خمينى همه ى اين ويژگيها را با هم، آنهم در نصابى معمولاً دست نيافتنى و كم نظير داشت. او دانشمندى پارسا، و خردمندى پرهيزگار، و حكيمى سياستمدار، و مؤمنى نوانديش، و عارفى شجاع و هوشمند، و فرمانروايى عادل، و مجاهدى فداكار بود.
او فقيه، و اصولى، و فيلسوف، و عارف، و معلم اخلاق، و اديب، و شاعر بود، برترين كرسى تدريس و فشرده ترين و گرمترين مجمع علمى حوزه در طول ساليان دراز به او تعلق داشت.
در او، خصلتهاى برجسته ى خداداد، درآميخته با آنچه او خود از معارف قرآنى آموخته و دل و جانش را به آن زيور داده بود، شخصيت عظيم و جذاب و تأثيرگذارى پديد آورده بود كه هر يك از چهره هاى برجسته ى يك قرن اخير جهان - كه قرن رجال بزرگ و مصلحان نام آور دينى و سياسى و اجتماعى است - در برابر آن كم جاذبه و يك بعدى و كوچك به نظر مى آمدند.
كارى كه او بدان همت گماشت و با ايمان و توكل و تدبير و صبر خود بدان دست يافت، نيز به همان اندازه بزرگ و باور نكردنى و اعجاب انگيز بود.
شخصيت ممتاز و درخشان او در همه ى دوره هاى حيات سياسى اش خيره كننده و منحصر به فرد بود، هم در آن روزى كه از جايگاه مرجعيت دينى در قم، رژيم وابسته و فاسد پهلوى و حاميان مداخله گر آمريكايى آن را با نهيب پيامبرانه ى خود به مبارزه طلبيد و ظلم و استبداد و زراندوزى و دين ستيزى شاه و دستيارانش را دستخوش طوفان خشم ملت ساخت، و هم در آن هنگام كه پس از مبارزه ى فشرده و پرمحنتِ پانزده ساله، توانست با جهاد عظيم ملت ايران، نظام اسلامى را بر سر كار آورد و رژيم خائن و فاسد و بى كفايت را ريشه كن سازد.
در همه حال، او همين قله ى ايمان و شجاعت و فداكارى را در كنار ژرفاى حكمت و تدبير و خردمندى، در وجود گرانبهاى خود به نمايش نهاد.
او ايران را بدرستى مى شناخت: از سويى موقعيت حساس و تعيين كننده ى جغرافيايى و جغرافياى سياسى آن، استعداد انباشته ى طبيعى و انسانى آن، دلبستگيها و هدفها و آرزوهاى بزرگ آن، و از سويى تاريخ محنت بار صدوپنجاه سال اخير آن، سلطه ى بيگانگان و غارتگران بر آن، خيانت و فساد و خودكامگى خاندان پهلوى و هزار فاميل وابسته به آن، فقر و عقب ماندگى علمى و صنعتى و اخلاقى تحميل شده بر آن... و برتر از همه، ملت بزرگ و ريشه دار و رشيد و با ايمان آن. با وضع جهان و ملتهاى استعمار شده و دولتهاى مستكبر و نسل جوان حيرت زده و تشنه ى حقيقت، بويژه وضع اسفبار كشورهاى مسلمان و امت اسلامى نيز آشنا و به خاطر آن دردمند بود و مسأله ى غمبار فلسطين روح با عظمت او را مى آزرد.
احساس وظيفه ى دينى، او را وارد ميدان مبارزه يى بزرگ و تاريخى كرد كه هرگز بجز مردان استثنايى تاريخ در آن قدم ننهاده و بجز معدودى از آن پيروز بيرون نيامده اند.
او به نجات ايران از چنگال رژيم فاسدى كه عقب ماندگى و انحطاط و فقر اقتصادى و اخلاقى و علمى را بر آن تحميل كرده بود مى انديشيد و راه يگانه ى آن را بازگشت به اسلام، و ايجاد نظام سياسى اسلام در كشور، و حكومت ارزشهاى الهى تشخيص داد.
با گشودن اين راه، الگويى زنده در برابر امت اسلامى نهاد، و جريان تازه يى در دنياى اسلام پديد آورد كه احياء دوباره ى هويت اسلامى در ميان مسلمانان، اولين محصول مبارك آن بود.
مبارزه ى خود را از قدم اول به كمك قشرهاى وسيع مردم با نام خدا آغاز كرد، با آنان سخن گفت و ايمان و عقل و همت آنان را به يارى طلبيد. هرگز به سراغ احزاب و گروههاى مدعى نرفت و غالباً به انگيزه هاى آنان با چشم ترديد نگريست و از بند و بستها و بده بستانهاى سياسى آنان روى گردانيد. با مردم هميشه صادقانه و دلسوزانه سخن گفت و چون معلمى بصير و راهنمايى بَلَد، در مسير طولانى مبارزه، عقل و حكمت و معرفت خود را در اختيار راهروان نهاد.
هنگامى كه مبارزه ى ملت ايران در ميان ناباورى جهانيان به پيروزى رسيد و ملت ايران يكپارچه رهبرى و زمامدارى او را به جان پذيرفت او با رفتار و منش خود، بزرگترين تحول را در تاريخ سياسى اين كشور پديد آورد: يعنى سلطنت را كه حكومت مستبدانه ى ستمگران و دنياخواران بود به امامت كه نهاد حكومت خدايى و مردمىِ بندگان خدا است تبديل كرد. اقتدار و صلابت خود را با عدل و دادگرى مزين كرد، و تفوقِ همه كس پذيرِ خود را با عبوديت و خاكسارى منور ساخت، و تمكن و برخوردارى را با زهد و پارسايى درمان كرد. راه خدا و بندگى خدا را لحظه اى رها نكرد و چون بار امانتى سنگين بر دوش داشت مراقبت روح خود را مضاعف ساخت. سخنِ از دل برخاسته و دلِ ذاكر و خاشع، و رفتارِ از دين الهام گرفته ى او، چشمه ى جوشانى از معرفت و حكمت و تدبير الهى را بر فكر و ذهن ملت ايران كه عاشق صفا و معنويت او بودند، جارى ساخت و دولتمردان و مسؤولان و آحاد مردم را براى مواجهه با انبوه دشمنيها و دسيسه ها و حل كوه مشكلاتِ تحميلى آماده و مجهز كرد.
دوران ده ساله ى حيات مبارك امام بزرگوار، دوران پيدايش نظام سياسى اسلام و احياء هويت اسلامى در مسلمانان جهان و افراشته شدن پرچم اسلام در كشور ما است. دوران استقلال و آزادى ايران و عزت و غرور ملى و خيزش بى سابقه ى ملت به سوى تعالى و ترقى است. دوران شور انقلابى و شعور سياسى و حركت براى حفظ كشور و سازندگى آن است. دوران سربلندىِ ايران در عرصه ى جهان و تأثيرگذارى بر حوادثِ بين المللى است. دوران آغاز راهى نو در تاريخ كشور ما است با ادامه ى آن، ايران اسلامى به تعالى مادى و معنوى دست خواهد يافت.
امام حكيم و خردمند، اين راه را با نشانه هايى مشخص كرده است و آن را در دهها مناسبت و در ضمن صدها رهنمود راهگشا خطاب به مسؤولان كشور و همه ى ملت ايران، به روشنى نمايانده است.
اين نشانه ها و رهنمودها امروز نيز به همان اندازه ارزشمند و متين و راهگشا است و دولت و ملت ايران براى عبور از مسير پر فراز و نشيب خويش به سوى رستگارى و پيشرفت مادى و معنوى بدان نيازمندند.
اكنون كه نام پرافتخار امام خمينى كبير، زينت بخش صدمين سال ولادت آن مرد يگانه ى تاريخ گشته است، انتظار و اميد مى رود كه همگان بويژه مسؤولان كشور، درس فراموش نشدنى امام خود را در زبان و عمل تكرار كنند و راهى را كه او آغازكننده ى آن بود، به پايان برند.
از خداوند متعال مى خواهم كه اين توفيق بزرگ را بر ملت و دولت و همه ى مسؤولان كشور ارزانى دارد و دعا و عنايت حضرت بقيه الله ارواحنا فداه بر آنان پرتو افكند و روح مطهر امام بزرگوار و شهيدان اين راه مشمول رحمت بى پايان الهى گردد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
سيد على خامنه اى
31/6/78
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت عزيز ايران:
در هر يك از كشورهاى جهان و در هر زمان، هرگاه انسانى با دانش و خردمندى و انديشه ى بلند، يا با پرهيزگارى و پارسايى و ايمان استوار، يا با شهامت و دليرى و همت والا، يا با زيركى و تيزبينى و پختگى سياسى، قدم در ميدان كارى بزرگ بگذارد و پايدار و صبور، هدف مقدسى را دنبال كند، بى ترديد كشور و ملت خود و گاه بشريت را به افتخارات بزرگ و پيشرفتهاى ماندگار خواهد رسانيد. همه ى كسانى كه نامشان در فهرست نام آوران تاريخ قرار گرفته است به برخى از اين ويژگيها آراسته بوده اند.
اما نام آور بزرگ دوران معاصر يعنى امام روح الله خمينى همه ى اين ويژگيها را با هم، آنهم در نصابى معمولاً دست نيافتنى و كم نظير داشت. او دانشمندى پارسا، و خردمندى پرهيزگار، و حكيمى سياستمدار، و مؤمنى نوانديش، و عارفى شجاع و هوشمند، و فرمانروايى عادل، و مجاهدى فداكار بود.
او فقيه، و اصولى، و فيلسوف، و عارف، و معلم اخلاق، و اديب، و شاعر بود، برترين كرسى تدريس و فشرده ترين و گرمترين مجمع علمى حوزه در طول ساليان دراز به او تعلق داشت.
در او، خصلتهاى برجسته ى خداداد، درآميخته با آنچه او خود از معارف قرآنى آموخته و دل و جانش را به آن زيور داده بود، شخصيت عظيم و جذاب و تأثيرگذارى پديد آورده بود كه هر يك از چهره هاى برجسته ى يك قرن اخير جهان - كه قرن رجال بزرگ و مصلحان نام آور دينى و سياسى و اجتماعى است - در برابر آن كم جاذبه و يك بعدى و كوچك به نظر مى آمدند.
كارى كه او بدان همت گماشت و با ايمان و توكل و تدبير و صبر خود بدان دست يافت، نيز به همان اندازه بزرگ و باور نكردنى و اعجاب انگيز بود.
شخصيت ممتاز و درخشان او در همه ى دوره هاى حيات سياسى اش خيره كننده و منحصر به فرد بود، هم در آن روزى كه از جايگاه مرجعيت دينى در قم، رژيم وابسته و فاسد پهلوى و حاميان مداخله گر آمريكايى آن را با نهيب پيامبرانه ى خود به مبارزه طلبيد و ظلم و استبداد و زراندوزى و دين ستيزى شاه و دستيارانش را دستخوش طوفان خشم ملت ساخت، و هم در آن هنگام كه پس از مبارزه ى فشرده و پرمحنتِ پانزده ساله، توانست با جهاد عظيم ملت ايران، نظام اسلامى را بر سر كار آورد و رژيم خائن و فاسد و بى كفايت را ريشه كن سازد.
در همه حال، او همين قله ى ايمان و شجاعت و فداكارى را در كنار ژرفاى حكمت و تدبير و خردمندى، در وجود گرانبهاى خود به نمايش نهاد.
او ايران را بدرستى مى شناخت: از سويى موقعيت حساس و تعيين كننده ى جغرافيايى و جغرافياى سياسى آن، استعداد انباشته ى طبيعى و انسانى آن، دلبستگيها و هدفها و آرزوهاى بزرگ آن، و از سويى تاريخ محنت بار صدوپنجاه سال اخير آن، سلطه ى بيگانگان و غارتگران بر آن، خيانت و فساد و خودكامگى خاندان پهلوى و هزار فاميل وابسته به آن، فقر و عقب ماندگى علمى و صنعتى و اخلاقى تحميل شده بر آن... و برتر از همه، ملت بزرگ و ريشه دار و رشيد و با ايمان آن. با وضع جهان و ملتهاى استعمار شده و دولتهاى مستكبر و نسل جوان حيرت زده و تشنه ى حقيقت، بويژه وضع اسفبار كشورهاى مسلمان و امت اسلامى نيز آشنا و به خاطر آن دردمند بود و مسأله ى غمبار فلسطين روح با عظمت او را مى آزرد.
احساس وظيفه ى دينى، او را وارد ميدان مبارزه يى بزرگ و تاريخى كرد كه هرگز بجز مردان استثنايى تاريخ در آن قدم ننهاده و بجز معدودى از آن پيروز بيرون نيامده اند.
او به نجات ايران از چنگال رژيم فاسدى كه عقب ماندگى و انحطاط و فقر اقتصادى و اخلاقى و علمى را بر آن تحميل كرده بود مى انديشيد و راه يگانه ى آن را بازگشت به اسلام، و ايجاد نظام سياسى اسلام در كشور، و حكومت ارزشهاى الهى تشخيص داد.
با گشودن اين راه، الگويى زنده در برابر امت اسلامى نهاد، و جريان تازه يى در دنياى اسلام پديد آورد كه احياء دوباره ى هويت اسلامى در ميان مسلمانان، اولين محصول مبارك آن بود.
مبارزه ى خود را از قدم اول به كمك قشرهاى وسيع مردم با نام خدا آغاز كرد، با آنان سخن گفت و ايمان و عقل و همت آنان را به يارى طلبيد. هرگز به سراغ احزاب و گروههاى مدعى نرفت و غالباً به انگيزه هاى آنان با چشم ترديد نگريست و از بند و بستها و بده بستانهاى سياسى آنان روى گردانيد. با مردم هميشه صادقانه و دلسوزانه سخن گفت و چون معلمى بصير و راهنمايى بَلَد، در مسير طولانى مبارزه، عقل و حكمت و معرفت خود را در اختيار راهروان نهاد.
هنگامى كه مبارزه ى ملت ايران در ميان ناباورى جهانيان به پيروزى رسيد و ملت ايران يكپارچه رهبرى و زمامدارى او را به جان پذيرفت او با رفتار و منش خود، بزرگترين تحول را در تاريخ سياسى اين كشور پديد آورد: يعنى سلطنت را كه حكومت مستبدانه ى ستمگران و دنياخواران بود به امامت كه نهاد حكومت خدايى و مردمىِ بندگان خدا است تبديل كرد. اقتدار و صلابت خود را با عدل و دادگرى مزين كرد، و تفوقِ همه كس پذيرِ خود را با عبوديت و خاكسارى منور ساخت، و تمكن و برخوردارى را با زهد و پارسايى درمان كرد. راه خدا و بندگى خدا را لحظه اى رها نكرد و چون بار امانتى سنگين بر دوش داشت مراقبت روح خود را مضاعف ساخت. سخنِ از دل برخاسته و دلِ ذاكر و خاشع، و رفتارِ از دين الهام گرفته ى او، چشمه ى جوشانى از معرفت و حكمت و تدبير الهى را بر فكر و ذهن ملت ايران كه عاشق صفا و معنويت او بودند، جارى ساخت و دولتمردان و مسؤولان و آحاد مردم را براى مواجهه با انبوه دشمنيها و دسيسه ها و حل كوه مشكلاتِ تحميلى آماده و مجهز كرد.
دوران ده ساله ى حيات مبارك امام بزرگوار، دوران پيدايش نظام سياسى اسلام و احياء هويت اسلامى در مسلمانان جهان و افراشته شدن پرچم اسلام در كشور ما است. دوران استقلال و آزادى ايران و عزت و غرور ملى و خيزش بى سابقه ى ملت به سوى تعالى و ترقى است. دوران شور انقلابى و شعور سياسى و حركت براى حفظ كشور و سازندگى آن است. دوران سربلندىِ ايران در عرصه ى جهان و تأثيرگذارى بر حوادثِ بين المللى است. دوران آغاز راهى نو در تاريخ كشور ما است با ادامه ى آن، ايران اسلامى به تعالى مادى و معنوى دست خواهد يافت.
امام حكيم و خردمند، اين راه را با نشانه هايى مشخص كرده است و آن را در دهها مناسبت و در ضمن صدها رهنمود راهگشا خطاب به مسؤولان كشور و همه ى ملت ايران، به روشنى نمايانده است.
اين نشانه ها و رهنمودها امروز نيز به همان اندازه ارزشمند و متين و راهگشا است و دولت و ملت ايران براى عبور از مسير پر فراز و نشيب خويش به سوى رستگارى و پيشرفت مادى و معنوى بدان نيازمندند.
اكنون كه نام پرافتخار امام خمينى كبير، زينت بخش صدمين سال ولادت آن مرد يگانه ى تاريخ گشته است، انتظار و اميد مى رود كه همگان بويژه مسؤولان كشور، درس فراموش نشدنى امام خود را در زبان و عمل تكرار كنند و راهى را كه او آغازكننده ى آن بود، به پايان برند.
از خداوند متعال مى خواهم كه اين توفيق بزرگ را بر ملت و دولت و همه ى مسؤولان كشور ارزانى دارد و دعا و عنايت حضرت بقيه الله ارواحنا فداه بر آنان پرتو افكند و روح مطهر امام بزرگوار و شهيدان اين راه مشمول رحمت بى پايان الهى گردد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
سيد على خامنه اى
31/6/78