همه
احکام بانوان
احکام سفر
احکام محتضر و اموات
احکام پزشکی
ازدواج و زناشویی
اعتکاف
اماکن مذهبی
امر به معروف و نهی از منکر
اموال پیدا شده و مجهول المالک، مظالم
تکلیف و تقلید
جهاد و دفاع
حج و عمره
حقوق
خمس
خوردنی ها و آشامیدنیها
روزه
زکات
شکار و ذبح حیوانات
صدقات و تبرعات
طلاق و عده
طهارت و نجاست
غصب
قوانین و مقررات و اموال بیت المال
مسائل فرهنگی و اجتماعی
مسائل قضایی
معاملات و شغلها
نذر، قسم و عهد
نماز
نگاه، پوشش و معاشرت
ورزش، مسابقات و تفریحات
وصیت و ارث
وضو، غسل و تیمم
وقف، مساجد و قبرستان
ولایت فقیه
گناهان
موضوعات
پرسش و پاسخ
ارتباط با پایگاه1. موقعی که نام پیامبر اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیده میشود، آیا باید صلوات فرستاد؟ واجب است یا مستحب؟
2. اگر این نام مبارک در نماز به گوش ما برسد، آیا باید صلوات بفرستیم یا خیر؟
2. اگر این نام مبارک در نماز به گوش ما برسد، آیا باید صلوات بفرستیم یا خیر؟
ج1و2) فرستادن صلوات به خودی خود واجب نیست؛ ولی هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) مانند محمد و احمد یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد. همچنین موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) مستحب است صلوات را هم بنویسد و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند صلوات بفرستد.
اگر مالی داشته باشیم که مشمول زکات شود، آیا دادن زکات آن برای سال اول، کافی است یا با باقی ماندن حد نصاب، هر ساله، باید زکاتش پرداخت شود؟
موارد، مختلف است. اگر زکات گندم و جو و کشمش و خرما باشد؛ دادن زکات در سال اول، کافی است؛ ولی در موارد دیگر، اگر تا سال بعد، نصاب باقی باشد، پرداخت دوباره زکات، واجب است.
آیا ظن و گمان در افعال نماز، مثل شک است؟
این که مظنه و گمان در افعال نماز معتبر باشد، محل اشکال است؛ پس در موردی که ظن و گمان با وظیفه شک مخالفت داشته باشد - مثلا گمان کند که چیزی را انجام داده و حال آن که در محل آن است - نباید احتیاط ترک شود؛ به این که مثل قرائت را به قصد «قربة الی الله»، بدون نیت جزئیت حتمی به جا آورد؛ و در مانند رکوع اگر گمان به انجام ندادنش داشت آن را به جا آورد، و پس از آن، نماز را اعاده کند؛ و همچنین است اگر بعد از گذشتن از محل آن، گمان به نیاوردن آن پیدا کند، و محل تدارک و جبران آن باقی مانده باشد. و اگر محل تدارک و جبران آن هم گذشته باشد، باید نمازش را تمام کند، و - برای عمل به احتیاط - در مثل رکوع، نماز را دوباره بخواند.
یک شرکت خصوصی برای دادن وام بدون سود به کارکنانش شرط کرده است که در صورت تعهد به ماندن در شرکت و کار کردن برای مدت سه سال برای آن شرکت، این وام را به آن ها خواهد داد. این وام از طریق یک بانک قرض الحسنه و از محل اعتبار آن شرکت در آن بانک پرداخت می شود. آیا گرفتن این وام حلال است؟
اگر در قرارداد وام، شرط کنند که تعهد بدهید برای شرکت کار کنید، ربا و حرام است. اما اگر در قرارداد وام شرط نمی کنند، بلکه فقط به کسانی وام می دهند که چنین تعهدی داشته باشند، اشکال ندارد.
1. برخی از مدیران مؤسسات و شخصیتهای حقوقی که از کمک خیّرین و بودجههای دولتی بهرهمند بودهاند، اموال مؤسسه را وقف میکنند و در وقفنامه، خود یا شخصی را به عنوان متولی تعیین میکنند. از آن جا که برای وقف، واقف باید مالک باشد و مدیران مؤسسات، مالک نیستند؛ آیا میتوان اموال و املاک مؤسسه را وقف کرد؟
2. در صورتی که بتوان وقف کرد، متولی آن چگونه باید انتخاب شود؟
2. در صورتی که بتوان وقف کرد، متولی آن چگونه باید انتخاب شود؟
ج1) این امر تابع حدود اختیارات قانونی و خصوصیت اموال است. بنابر این اگر از اموالی باشد که از نظر قانونی حق دارند آن ها را به مصالح عمومی از قبیل درمانگاه یا بیمارستان یا مسجد و یا امور دیگر اختصاص بدهند، در این صورت اشکال ندارد؛ ولی اگر از اموالی باشد که مصرف خاصی برای آن ها تعیین شده باشد، قابل وقف نیستند.
ج2) در هنگام خواندن صیغه وقف می تواند خود یا شخص دیگری را متولی قرار دهد.
ج2) در هنگام خواندن صیغه وقف می تواند خود یا شخص دیگری را متولی قرار دهد.
بنده دختر هستم و یک عقد ناموفق داشتم که در آن باکرگیام حفظ شد؛ اما بعدش یک شیّاد به عنوان کسی که علوم غریبه می داند به من گفت تو باکره نیستی! و رحم تو را بستهاند! لذا، بدون اذن پدر و به زبان فارسی، صیغه ازدواج موقت را جاری و با من ارتباط برقرار کرد و من بعداً فهمیدم که باکره بودهام و عقدم هم صحیح نبوده؛ آیا لازم است عدّه نگهدارم؟
در فرض سؤال بنا بر احتیاط واجب باید عدّۀ وطی به شبهه را که مانند عده طلاق است نگه دارید.
زوجه قبلاً مقداری از مهریهاش را دریافت نموده است؛ بعد از آن زوج به زوجه، وکالت حق طلاق به شرط بذل کل مهریه مندرج در سند نکاح را میدهد و زوجه در غیاب زوج با استناد به همان وکالت نامه، طلاق میگیرد. آیا مهریهای که قبلاً دریافت داشته، در صورت درخواست زوج، قابل استرداد به زوج است؟
در فرض سؤال، مهریهای را که قبلاً دریافت داشته باید پس بدهد؛ مگر این که زوج آن را ببخشد.
معیار در وطن اتخاذی چیست؟ آیا قصد اقامت دائم شرط است؟
در تحقق وطن اتخاذی؛ فرقی نمی کند که فرد قصد زندگی دائم یا قصد زندگی بدون تعیین مدّت یا قصد زندگی به مدّت طولانی، مثلا ده سال در آن مکان را داشته باشد.
درصدق عرفیِ وطن اتخاذی، صِرف نیّت کافی نیست، بلکه تحقق لوازم وطنیت نیز خصوصیت دارد؛ مانند این که با قصد توطن مدتی (مانند یکیدو ماه) در آنجا بماند و یا کارهایی را انجام بدهد که عادتاً انسان برای توطّن در یک مکان آن کارها را انجام میدهد.
درصدق عرفیِ وطن اتخاذی، صِرف نیّت کافی نیست، بلکه تحقق لوازم وطنیت نیز خصوصیت دارد؛ مانند این که با قصد توطن مدتی (مانند یکیدو ماه) در آنجا بماند و یا کارهایی را انجام بدهد که عادتاً انسان برای توطّن در یک مکان آن کارها را انجام میدهد.
اگر خانمی در ایام حج تمتع، حائض باشد و تا زمان بازگشت به ایران پاک نشود، کدامیک از اعمال حج را نمیتواند به جا آورد؟ برای این اعمال، چه وظیفهای دارد؟
زنی که بنا دارد حج تمتّع انجام دهد، چنانچه هنگام رسیدن به میقات، مبتلا به عادت ماهانه باشد، اگر احتمال دهد تا پیش از ضیق وقت برای احرام حج تمتع، پاک میشود و میتواند پس از غسل کردن، اعمال عمره تمتع را انجام دهد، سپس با احرام حج، وقوف در عرفات را از اول ظهر روز عرفه درک کند؛ واجب است در میقات به عمره تمتع مُحرم شود، سپس اگر پاک شد و وقت کافی برای انجام اعمال عمره و درک وقوف اختیاری در عرفات را داشت، باید همین کار را بکند. اما اگر اتفاقاً پاک نشد یا وقت کافی برای انجام اعمال عمره تا وقت درک وقوف در عرفات را نداشت؛ باید با همان احرام عمره تمتع، عدول کند به حج اِفراد و پس از آن، عمره مفرده انجام دهد. و این عمل او مُجزی از حج تمتع است.
اگر اطمینان دارد تا وقت احرام برای حج و درک وقوف عرفات پاک نمیشود؛ یا اگر پاک شود، وقت کافی برای انجام اعمال عمره تا درک وقوف عرفات را نخواهد داشت؛ در این صورت باید در همان میقات به قصد ما فیالذّمه و یا حج اِفراد مُحرم شود؛ و پس از انجام اعمال حج، عمره مفرده به جا آورد. و عمل وی مُجزی از حج تمتع خواهد بود.
ولی اگر هنگام احرام در میقات، پاک بود؛ سپس در بین راه، یا در مکّه مکرّمه، پیش از انجام طواف عمره و نماز آن یا در اثنای طواف، پیش از اتمام شوط چهارم، عادت ماهانه برایش عارض شد؛ و تا وقت انجام اعمال عمره و درک وقوف اختیاری عرفه، پاک نمیشود؛ در این صورت، مخیّر است بین این که با همان احرام عمره تمتع به حج اِفراد، عدول نماید؛ و پس از انجام حج اِفراد، عمره مفرده انجام دهد؛ که این عمل او مُجزی از حج تمتع است؛ و بین این که طواف عمره و نماز آن را رها کند؛ و با انجام سعی و تقصیر، از احرام عمره خارج شود؛ سپس با احرام حج و درک وقوفین و انجام اعمال مِنا، در مراجعت به مکه، طواف عمره و نماز آن را ـ پیش از انجام طواف حج، و نماز آن و سعی یا بعد از انجام آنها ـ قضا کند. و این عمل او نیز مُجزی از حج تمتع است؛ و چیز دیگری بر او واجب نیست.
چنانچه در اثنای طواف، پس از اتمام شوط چهارم عادت شد، با رها کردن بقیه طواف و نماز آن، سعی و تقصیر را انجام دهد و از احرام عمره خارج شود؛ سپس بعد از درک وقوفین و انجام اعمال مِنا، در مراجعت به مکه، پس از انجام طواف و نماز آن و سعی یا پیش از انجام آن، طواف عمره و نماز آن را تدارک کند، که این عمل او مُجزی از حج تمتّع است و چیز دیگری بر او نیست.
اگر اطمینان دارد تا وقت احرام برای حج و درک وقوف عرفات پاک نمیشود؛ یا اگر پاک شود، وقت کافی برای انجام اعمال عمره تا درک وقوف عرفات را نخواهد داشت؛ در این صورت باید در همان میقات به قصد ما فیالذّمه و یا حج اِفراد مُحرم شود؛ و پس از انجام اعمال حج، عمره مفرده به جا آورد. و عمل وی مُجزی از حج تمتع خواهد بود.
ولی اگر هنگام احرام در میقات، پاک بود؛ سپس در بین راه، یا در مکّه مکرّمه، پیش از انجام طواف عمره و نماز آن یا در اثنای طواف، پیش از اتمام شوط چهارم، عادت ماهانه برایش عارض شد؛ و تا وقت انجام اعمال عمره و درک وقوف اختیاری عرفه، پاک نمیشود؛ در این صورت، مخیّر است بین این که با همان احرام عمره تمتع به حج اِفراد، عدول نماید؛ و پس از انجام حج اِفراد، عمره مفرده انجام دهد؛ که این عمل او مُجزی از حج تمتع است؛ و بین این که طواف عمره و نماز آن را رها کند؛ و با انجام سعی و تقصیر، از احرام عمره خارج شود؛ سپس با احرام حج و درک وقوفین و انجام اعمال مِنا، در مراجعت به مکه، طواف عمره و نماز آن را ـ پیش از انجام طواف حج، و نماز آن و سعی یا بعد از انجام آنها ـ قضا کند. و این عمل او نیز مُجزی از حج تمتع است؛ و چیز دیگری بر او واجب نیست.
چنانچه در اثنای طواف، پس از اتمام شوط چهارم عادت شد، با رها کردن بقیه طواف و نماز آن، سعی و تقصیر را انجام دهد و از احرام عمره خارج شود؛ سپس بعد از درک وقوفین و انجام اعمال مِنا، در مراجعت به مکه، پس از انجام طواف و نماز آن و سعی یا پیش از انجام آن، طواف عمره و نماز آن را تدارک کند، که این عمل او مُجزی از حج تمتّع است و چیز دیگری بر او نیست.
اگر داخل یا بیرون کفش به غیر از کف کفش، نجس شود، چگونه باید آن را تطهیر کرد؟
اگر بعد از برطرف کردن عین نجاست، یک بار آن را در آب کر یا جاری فرو ببرید یا زیر شیری که به کر متصل است بگیرید، به طوری که آب به همه جاهایی که نجس شده برسد، پاک میشود و اگر مانند لباس، قابل فشردن است؛ بنابر احتیاط باید آن را پس از فرو بردن در آب، فشار و یا تکان بدهید.
فردی به حج واجب و عمره مفرده رفته و بعد از چند سال متوجه بطلان نمازهای خود در حج شده، لذا نایب گرفته تا نمازهای حج او را در مقام ابراهیم اعاده نماید و طواف های مربوطه را هم احتیاطاً اعاده کند، آیا خود این فرد می تواند در وطن نمازهایش را اعاده کند؟
در فرض سؤال اگر خودش در وطن نمازها را بخواند کافی است.
ابوی این جانب سه سال بیمار بود؛ در این مدت به دلیل مشکلات خاص، نماز خود را با تیمم و نشسته میخواند و به دلیل تکرّر ادرار و سختی طهارت، پس از ادرار، طهارت انجام نمیداد. البته لباسش نجس نبود. حال که از دنیا رفته؛ آیا نسبت به نمازهای ایشان وظیفهای داریم؟
اگر به وظیفه خود در نماز مضطر و نیز در حکم مسلوس* عمل کرده، نمازها صحیح است و قضا ندارد.
---------------------------------
* اگر به خاطر بیماری از نگهداری ادرار عاجز بوده، حکم مسلوس را دارد؛ و اگر یقین به خارج شدن بول داشته چنانچه یقین داشته که از اوّل وقت نماز تا آخر آن به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن مهلت پیدا میکند؛ باید نماز را در وقتی که مهلت پیدا میکند بخواند و اگر به مقدار وضو و نماز مهلت پیدا نمیکند؛ میتواند با هر وضویی یک نماز بخواند؛ یعنی برای هر نماز به یک وضو اکتفا کند؛ هر چند وضوی او در بین نماز باطل شود. همچنین باید برای نماز به وسیله کیسهای که در آن پنبه یا چیز دیگری است که از رسیدن بول به جاهای دیگر جلوگیری میکند، خود را حفظ نماید و احتیاط واجب آن است که اگر مشقت ندارد پیش از هر نماز، مخرج بول را که نجس شده، آب بکشد.
---------------------------------
* اگر به خاطر بیماری از نگهداری ادرار عاجز بوده، حکم مسلوس را دارد؛ و اگر یقین به خارج شدن بول داشته چنانچه یقین داشته که از اوّل وقت نماز تا آخر آن به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن مهلت پیدا میکند؛ باید نماز را در وقتی که مهلت پیدا میکند بخواند و اگر به مقدار وضو و نماز مهلت پیدا نمیکند؛ میتواند با هر وضویی یک نماز بخواند؛ یعنی برای هر نماز به یک وضو اکتفا کند؛ هر چند وضوی او در بین نماز باطل شود. همچنین باید برای نماز به وسیله کیسهای که در آن پنبه یا چیز دیگری است که از رسیدن بول به جاهای دیگر جلوگیری میکند، خود را حفظ نماید و احتیاط واجب آن است که اگر مشقت ندارد پیش از هر نماز، مخرج بول را که نجس شده، آب بکشد.
با توجه به اینکه نوعی پارچه نخی _ پلاستیکی تولید می شود بنام (تریکو) که بصورت گردبافته می باشد و دوخته نیست، به لحاظ اندازه هم کوتاه تر از حوله احرام بوده و می تواند زیر حوله قرار گیرد و کشی بودن آن باعث نگهدار ی و عدم افتادن در شلوغی حج می شود. آیا می توان آن را در زیر حوله احرام در پایین تنه استفاده نمود؟
اگر لباس دوخته صدق نمی کند اشکال ندارد. بر طبق نظر مقام معظم رهبری نیز دوختن حاشیه پارچه احرام بلامانع است.
آب چشمهای که جاری نیست، ولی به گونهای است که اگر از آن آب برداریم، دوباره آب میجوشد؛ آیا حکم آب جاری را دارد؟
آب مذکور، آب جاری محسوب میشود.
منظور از آب جاری، چه آبی است؟
آب جاری، آبی است که از زمین بجوشد و جریان داشته باشد؛ مانند: آب چشمه و قنات.