1 00:00:00,330 --> 00:00:02,660 بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحيم 2 00:00:07,130 --> 00:00:16,930 و الحمدلله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام علي سيّدنا و نبيّنا ابي‌القاسم المصطفي محمّد 3 00:00:26,260 --> 00:00:40,860 و علي آله الاطيبين الاطهرين المنتجبين الهداة المهديّين المعصومين سيّما بقيّةالله في الارضين 4 00:00:42,460 --> 00:00:57,000 خيلي خوشحالم از اين ديدار. غير از اينکه با جمع طلبه نشست‌وبرخاست کردن و گفت‌وشنود کردن 5 00:00:57,930 --> 00:01:14,800 براي ما شيرين و لذّت‌بخش است، مطالبي که در اين جلسه گفته شد -چه آنهايي که اينجا دوستان بيان کردند 6 00:01:15,730 --> 00:01:23,860 و نوشته‌هايشان را من گرفتم که ان‌شاءالله بعداً شايد بتوانم بيشتر تدقيق در آن بکنم 7 00:01:24,060 --> 00:01:38,200 چه آن مطالبي که چند نفري از برادران عزيز ايستادند و به‌عنوان اعتراض يا به‌عنوان درخواست مطرح کردند 8 00:01:38,460 --> 00:01:46,730 همه‌ي اينها مطالب خوبي بود و براي بنده خرسندکننده است 9 00:01:50,800 --> 00:02:10,000 من وقتي نگاه ميکنم، شما را -جوانها را، طلبه‌هاي جوان را- نهالهاي قدکشيده‌ي بوستان امامت و ولايت ميبينم 10 00:02:11,600 --> 00:02:27,860 بحمدالله اين نهالها قد کشيده‌اند؛ بعضي به ثمر رسيده‌اند، بعضي هم انسان را خاطرجمع ميکنند که به ثمر خواهند رسيد 11 00:02:28,730 --> 00:02:35,730 از حرفها و از مجموع ديدار، انسان اين را احساس ميکند 12 00:02:37,930 --> 00:02:59,000 وَ مَثَلُهُم فِي‌ الاِنجيلِ‌ کَزَرعٍ اَخرَجَ شَطئَه‌و فَئازَرَه‌و فَاستَغلَظَ فَاستَوﱝ‌ عَليٰ سوقِهٖ يُعجِبُ الزُّرّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الکُفّار 13 00:02:59,600 --> 00:03:10,200 اين نکته‌ي اخير خيلي مهم است. ايستادن شما بر روي پا، قد کشيدن شما 14 00:03:12,200 --> 00:03:31,730 حجيم شدن معنوي شما، توانايي‌هاي گوناگون شما، هم زُرّاع را به شگفت مي‌آورد، هم آن کساني که اين بذرها را پاشيده‌اند 15 00:03:32,000 --> 00:03:48,460 وقتي نگاه ميکنند و اين پيشرفتها را، اين فکرهاي نو را، اين چهره‌هاي اميدوار را مي‌بينند، خودشان به شگفت مي‌آيند 16 00:03:48,800 --> 00:04:00,330 و مهم‌تر از اين، «لِيَغيظَ بِهِمُ الکُفّار» است، دشمنانِ شما را خشمگين ميکند؛ و اين[طور] بايد باشد 17 00:04:01,730 --> 00:04:21,860 اگر ما ديديم رفتار ما جوري است که دشمنان دين، دشمنان اسلام، دشمنان حاکميّت قرآن 18 00:04:23,060 --> 00:04:34,330 نسبت به ما خشمگين نيستند و از وجود ما ناراحت نيستند، بايد در مفيد بودن خودمان شک کنيم 19 00:04:36,660 --> 00:04:55,060 اگر اميرالمؤمنين است و آن قاطعيّت و آن حرکت و مانند اينها، بايد [هم] کساني مثل معاويه يا عمروعاص يا ديگران از او خشمگين باشند 20 00:04:57,060 --> 00:05:02,330 شما هم همين راه را داريد حرکت ميکنيد؛ لِيَغيظَ بِهِمُ‌ الکُفّار 21 00:05:02,330 --> 00:05:13,330 الحمدلله انسان مشاهده ميکند که در حوزه‌ي علميّه، رويشهاي برجسته‌اي وجود دارد 22 00:05:13,800 --> 00:05:23,730 مطالبي که گفتيد، من به دقّت گوش کردم؛ البتّه مجددّاً ان‌شاءالله بايستي 23 00:05:24,600 --> 00:05:33,800 همين مطالبي که گفته شد را مرور کنم، نگاه کنم و اگر خداوند توفيق بدهد رويَش فکر کنم 24 00:05:36,400 --> 00:05:45,660 ولي همين مقداري که الان شنيدم براي من خرسندکننده و اميدوارکننده بود؛ بسيار خوب بود 25 00:05:47,060 --> 00:05:57,400 من دو سه نقطه‌ي کوتاه را بگويم؛ البتّه يادداشت‌هايي کرده‌ام که با شما درميان بگذارم 26 00:05:58,260 --> 00:06:08,000 حالا اگر شد ان‌شاءالله بعضي‌ از آنها را هم در ميان ميگذارم- لکن اين دو سه نکته‌ي کوتاه را عرض بکنم 27 00:06:08,460 --> 00:06:18,930 اوّلاً درس خواندن را دستِ کم نگيريد. اين حرفهايي که شما زديد، اين عبارات خوب 28 00:06:19,400 --> 00:06:30,130 اين مطالب خوب، معنايش اين نيست که شما خوب درس خوانده‌ايد؛ معنايش اين است که شما خوش‌فکريد، خوش‌بيانيد 29 00:06:31,130 --> 00:06:41,660 امّا آيا درس هم خوب خوانده‌ايد؟ از اين حرفها نميشود فهميد که شما خوب درس خوانده‌ايد. بايد خوب درس بخوانيد 30 00:06:43,130 --> 00:06:55,330 من مشهد درس رسائل و مکاسب ميگفتم، هر چند وقت يک‌بار هم ما را ميگرفتند، زندان ميبردند، شاگردهاي ما متفرّق ميشدند 31 00:06:56,800 --> 00:07:01,930 بعد که از زندان مي‌آمديم، درس را شروع ميکرديم، باز جمع ميشدند مي‌آمدند 32 00:07:03,000 --> 00:07:15,530 شوق مبارزه و ملاحظه‌ي حال بنده -آن کتک‌خوريِ ويژه‌اي که ما آن روز از دستگاه داشتيم 33 00:07:16,330 --> 00:07:25,130 گاهي آنها را نسبت به اين درسي که ما به آنها ميداديم، دچار ترديد ميکرد؛ حالا جزئيّات فرمايش شيخ 34 00:07:25,400 --> 00:07:33,260 در مکاسب يا مثلاً کفايه که مراد از عبارت اين است [را وقتي ميگفتم]، من ميديدم دچار ترديدند 35 00:07:34,860 --> 00:07:49,860 هميشه من به اينها ميگفتم: بچّه‌هاي عزيز من! بدانيد اگر درس نخوانيد نميتوانيد تأثيرگذار خوبي باشيد 36 00:07:50,130 --> 00:07:55,260 به اينها ميگفتم بي‌مايه فطير است، بايد درس بخوانيد 37 00:07:56,000 --> 00:08:11,460 اگر ميخواهيد افکارتان، پيشنهادهايتان، خصوصيّات برجسته‌اي که روحيّه‌ي شما بحمدالله از آن برخوردار است 38 00:08:11,460 --> 00:08:18,600 در جامعه تأثير بگذارد، بايد باسواد باشيد، بايد درس بخوانيد، بايد ملّا باشيد 39 00:08:19,860 --> 00:08:35,200 درس را جدّي بگيريد؛ نگوييد حالا دنيا دارد براساس پيشرفتهاي فنّي و فنّاوري و مانند اينها اداره ميشود 40 00:08:36,000 --> 00:08:46,460 ما نشسته‌ايم داريم مثلاً فرض کنيد حاشيه‌ي ملّاعبدالله ميخوانيم يا فرض کنيد منطق مظفّر ميخوانيم! نه، اين منطق مظفّر را بايد بخوانيد 41 00:08:47,400 --> 00:08:57,660 اين کتاب نحو را يا کتاب صرف را به‌عنوان مقدّمه بايد بخوانيد؛ اين کتاب فقه را و کتاب اصول را بايد بخوانيد 42 00:09:00,200 --> 00:09:11,930 تا بتوانيد به‌عنوان يک روحاني -که حالا عرض خواهم کرد روحاني يعني چه- اثرگذار باشيد. بايد درس خواند 43 00:09:13,600 --> 00:09:23,460 ما در بين روحانيّون کساني را داشتيم که ازلحاظ مبارزه چيزي کم نداشتند 44 00:09:24,130 --> 00:09:30,730 امّا ازلحاظ علمي، نصاب لازم را نداشتند 45 00:09:31,330 --> 00:09:41,600 اينها نتوانستند تأثير قابل توجّهي در پيشرفت اين مبارزه يا در ايجاد اين حرکت عظيم بگذارند 46 00:09:41,600 --> 00:09:58,330 آن کسي توانست که -مثل امام- در حدّ نصاب کامل بود. درس بخوانيد! اين توصيه‌ي اوّل من است؛ درس را جدّي بگيريد 47 00:10:00,600 --> 00:10:11,000 نکته‌ي دوّم اين است که شما انتقادهايي به حوزه داريد -حالا يا حوزه‌ي تهران يا کلّاً حوزه‌ي علميّه- خيلي خب 48 00:10:11,600 --> 00:10:20,530 اين حوزه‌اي که شما ميخواهيد و به قول شما الان وجود ندارد، اين را شما به وجود بياوريد 49 00:10:21,930 --> 00:10:34,130 حوزه را اراده‌ي شما و خواست شما به وجود مي‌آورد؛ بله، شما آن جايگاه مديريتّي 50 00:10:34,130 --> 00:10:42,800 و پشتيباني‌هاي منابع مالي‌ را نداريد که بخواهيد مثلاً يک تصميمي بگيريد و فوراً عمل بکنيد 51 00:10:44,130 --> 00:10:56,730 امّا تحقّق خواسته‌هاي مطلوب، صرفاً با داشتن يک مديريّت و داشتن منابع مالي به دست نمي‌آيد 52 00:10:56,730 --> 00:11:04,130 حتّي گاهي با داشتن آنها [هم] به دست نمي‌آيد؛ چيز ديگري لازم است. آن چيز ديگر همان است که شما داريد 53 00:11:04,660 --> 00:11:26,460 انگيزه، ميل، وضوحِ مطلوب و غايت مورد نظر؛ اينها لازم است. و بايد مبارزه کرد 54 00:11:27,330 --> 00:11:34,330 بدون مبارزه هيچ چيز به دست نمي‌آيد، اين حوزه‌ي مطلوب را هم بايد با مبارزه به دست آورد 55 00:11:34,600 --> 00:11:43,260 البتّه معناي مبارزه، [گفتنِ] «زنده باد مرده باد» نيست، معنايش مبارزه‌ي سياسي نيست 56 00:11:43,460 --> 00:11:52,400 مبارزه] يعني تلاش، مجاهدت، گفتن، فکر کردن، همفکري کردن، متشکّل شدن 57 00:11:54,400 --> 00:12:07,730 بنابراين، اين حوزه را شما درست کنيد. البتّه ما وظيفه داريم کمک کنيم به شما؛ آقايان مديران حوزه وظيفه دارند تسهيل کنند کارها را 58 00:12:08,660 --> 00:12:20,330 امّا آنچه بايد در آينده به ‌وجود بيايد، سنگينيِ بارِ مسئوليّتِ آن را بر دوش خودتان احساس کنيد 59 00:12:21,200 --> 00:12:32,130 شما هستيد که بايد اين کارها را انجام بدهيد؛ حالا ممکن است ده سال ديگر، پنج ‌سال ديگر، پانزده سال ديگر 60 00:12:32,660 --> 00:12:39,860 نوبت شما بشود که نقش ايفا کنيد؛ به‌هرحال اين کار خواهد شد 61 00:12:40,730 --> 00:12:46,400 و شما هستيد که ميتوانيد اقدام کنيد و کار کنيد. اين‌هم يک نکته 62 00:12:47,000 --> 00:12:58,000 يکي از دوستان درباره‌ي حوزه گفتند که «ما به حوزه آمده ‌بوديم که اين کار بشود، آمده بوديم که آن کار بشود 63 00:12:58,400 --> 00:13:10,460 من با اين تعبير مخالفم. نگوييد «آمده بوديم»؛ بگوييد «آمده‌ايم». «بوديم» يعني چه‌؟ بگوييد «ما آمده‌ايم براي اينکه اين کار بشود 64 00:13:11,130 --> 00:13:21,000 يعني دوام حضور خودتان را در تعبيرتان هم بيان کنيد 65 00:13:22,060 --> 00:13:34,530 در بيانات خودتان، آن عزم راسخ را، مثل يک رونده، مثل يک دونده 66 00:13:35,330 --> 00:13:46,130 مثل يک پيماينده‌ي قاطع و مصمّمِ اين راه، همين‌طور عزم را شما نشان بدهيد و بگوييد 67 00:13:48,200 --> 00:13:56,000 بگوييد «آمده‌ايم که اين کار بشود». بله، بايد هم بشود و خواهد هم شد؛ وقتي شماها تصميم بگيريد 68 00:13:56,660 --> 00:14:08,460 پايش بِايستيد، حرف را پخته کنيد، حتماً انجام ميگيرد. البتّه اين را هم بدانيد که مقام عمل 69 00:14:08,800 --> 00:14:16,260 با مقام فکر و مطالعه و طرّاحي و مانند اينها فاصله دارد 70 00:14:16,600 --> 00:14:26,130 يک فاصله‌ي کاملاً معني‌دار و محسوسي دارد. خيلي از حرفهايي که ما ميزنيم 71 00:14:26,530 --> 00:14:37,000 آرزوهايي است که بر زبان جاري ميشود در قالب جملات و کلمات؛ امّا همين آرزو را وقتي شما بخواهيد عمل بکنيد 72 00:14:38,000 --> 00:14:49,730 تلاشهاي بسيار زيادي لازم دارد. اشتباه نکنيم ما؛ ميدان کار، ميدان عمل، ميدان واقعيّت 73 00:14:50,330 --> 00:15:04,200 با عرصه‌ي ذهنيّت و مطالعه و تصوير ذهني، فاصله‌ي کاملاً آشکاري دارد 74 00:15:04,460 --> 00:15:08,800 در مقام عمل، خيلي از کارها به اين آساني پيش نميرود 75 00:15:11,730 --> 00:15:18,860 يکي از گرفتاري‌هاي ما در دوران دفاع مقدّس [همين بود]. بنده آن‌وقت رئيس‌جمهور بودم 76 00:15:19,260 --> 00:15:27,530 در دفتر ما [جلسات نظامي] تشکيل ميشد؛ مي‌آمدند اين نقشه‌ها و کالک‌هاي نظامي را پهن ميکردند 77 00:15:27,930 --> 00:15:35,000 و ميگفتند که ميخواهيم از اينجا حرکت کنيم، برسيم به اينجا 78 00:15:35,730 --> 00:15:39,530 مثلاً فرض کنيد اين تعداد نيرو يا چيزهايي مانند آن لازم است 79 00:15:39,530 --> 00:15:49,130 بعضي از دوستان ما که تدريجاً دست‌اندرکار جنگ شده بودند، نگاه ميکردند ميديدند از اينجا تا آنجا يک خطّ خيلي کوتاهي است 80 00:15:50,200 --> 00:15:55,930 لذا] خيلي زود قانع ميشدند، قول ميدادند و تصميم ميگرفتند 81 00:15:55,930 --> 00:16:01,660 درحالي‌که واقعيّتِ «از اينجا تا آنجا» يعني مثلاً فرض کنيد يک عمليّات رمضان 82 00:16:01,860 --> 00:16:13,200 عمل فرق دارد؛ ميدان عمل با عرصه‌ي ذهن و فکر و مانند اينها تفاوت دارد؛ اين هم يک نکته که [خواستيم] عرض بکنيم 83 00:16:13,460 --> 00:16:20,060 يک نکته‌ي ديگر اين است که بعضي از حرفهايي که ما ميزنيم، راجع به روحانيّت است 84 00:16:20,330 --> 00:16:30,260 يعني مجموعه‌ي جامعه‌ي علمي‌ـ‌دينيِ ما که اسمش را ميگذاريم روحانيّت که يک طيفي است 85 00:16:30,800 --> 00:16:40,260 از طلبه شروع ميشود و تا مراجع را شامل ميشود؛ توقّعاتي ابراز ميکنيم از روحانيّت 86 00:16:41,730 --> 00:16:49,660 يک‌وقت اين‌جور است نگاه ما. يک‌وقت نه، مخاطبِ ما روحانيّت نيستند، [بلکه] حوزه‌هاي علميّه‌اند 87 00:16:49,860 --> 00:17:06,860 حوزه‌هاي علميّه يعني پرورشگاه‌هاي روحانيان، محلّ پرورش علمي و فکري و روحي طلّاب؛ اين يک مقوله‌ي ديگر است 88 00:17:07,660 --> 00:17:17,660 بعضي از چيزهايي که ما مخاطبمان را حوزه‌ي علميّه قرار ميدهيم، اموري است که مخاطبش حوزه‌ي علميّه نيست 89 00:17:18,000 --> 00:17:24,730 مخاطبش کلّ روحانيّت است؛ به اين تفکيک توجّه کنيد 90 00:17:25,600 --> 00:17:32,530 توقّعاتي وجود دارد که اين توقّعات مربوط به مجموعه‌ي روحانيّت است؛ حالا بِمافيهِم 91 00:17:33,060 --> 00:17:41,330 مرجع تقليد يا مدرّس يا يک روحانيِ مسئولِ در تشکيلات کشوري و امثال اينها 92 00:17:42,400 --> 00:17:49,730 يک‌وقت نه، توقّعاتِ مربوط به حوزه‌ي علميّه را مطرح ميکنيم 93 00:17:49,730 --> 00:18:01,200 در اين جلساتِ اين‌جوري، اين دوّمي بيشتر مورد نظر است تا آن اوّلي، اگرچه اوّلي هم مهم است و راجع به آن هم حرفهايي داريم 94 00:18:02,330 --> 00:18:07,730 دوستان! موضوعاتي را که مطرح کرديد، به نظر من خيلي خوب بود 95 00:18:08,800 --> 00:18:13,060 دوستانِ ما مسائل اساسي را مطرح کردند 96 00:18:14,060 --> 00:18:25,600 من از اينکه توجّهِ به اين نکات هست، واقعاً لذّت بردم و خدا را شکر ميکنم 97 00:18:26,060 --> 00:18:39,800 که بحمدالله جوانهاي روحاني و طلبه‌ي ما اين‌جور با مسائلِ مهمِّ جاريِ زندگيِ کشور و جامعه مرتبطند 98 00:18:40,330 --> 00:18:53,530 رويَش فکر ميکنند، بحث ميکنند. منتها اين را هم ما عرض بکنيم، انقلاب ادامه‌ دارد 99 00:18:55,060 --> 00:19:06,200 اينکه بعضي‌ها اين‌جور القا کنند، اين‌جور بنويسند و بگويند که «خب انقلاب يک حادثه‌اي بود، تمام شد 100 00:19:07,400 --> 00:19:15,530 برگرديم به زندگي عادي»، اين خيانت به انقلاب است؛ انقلاب تمام نميشود 101 00:19:15,730 --> 00:19:20,400 من آن روز در اين جمعِ اين آقايانِ مسئولين گفتم 102 00:19:21,460 --> 00:19:30,800 انقلاب، هنجارهاي گذشته را به هم ميريزد، هنجارهاي جديدي را در جامعه به وجود مي‌آورد 103 00:19:31,260 --> 00:19:38,730 حفظ اين هنجارهاي جديد، تداوم انقلاب است؛ و اينها سخت است، اينها کارهاي مشکلي است 104 00:19:38,930 --> 00:19:49,330 همان دستها و همان قدرتهايي که با اصل انقلاب با همه‌ي وجود مخالف بودند و کارشکني ميکردند 105 00:19:50,460 --> 00:20:00,460 با همين تداوم هنجارهاي انقلابي [هم] مخالفت خواهند کرد، دشمني خواهند کرد؛ کمااينکه مي‌بينيد دارند ميکنند 106 00:20:02,800 --> 00:20:12,260 بنابراين اگر انقلاب مبارزه لازم داشت تا به پيروزي برسد، امروز هم مبارزه لازم است 107 00:20:15,060 --> 00:20:25,460 تا بتوانيم اين هنجارهاي انقلاب را تثبيت کنيم؛ بايد به نتيجه برسانيم تا جامعه بشود جامعه‌ي اسلامي 108 00:20:25,800 --> 00:20:34,860 ما جامعه‌ي اسلامي نداريم، ما دولت اسلامي هم نداريم! از آن مراحل چندگانه‌اي که ما مطرح کرديم 109 00:20:35,330 --> 00:20:41,930 هنوز در دولت اسلامي‌اش مانده‌ايم؛ بعد از دولت اسلامي نوبت جامعه‌ي اسلامي است 110 00:20:44,730 --> 00:20:51,660 ما اين مراحل را در پيش داريم. ما توانستيم يک انقلاب اسلامي 111 00:20:52,130 --> 00:20:59,860 يعني يک حرکت انقلابي- به وجود بياوريم؛ [بعد] توانستيم بر اساس آن، يک نظام اسلامي به وجود بياوريم 112 00:21:00,930 --> 00:21:10,130 خيلي خب، تا اينجا توفيق حاصل شده که خب خيلي هم مهم است؛ لکن بعد از اين، ايجاد يک دولت اسلامي است 113 00:21:10,400 --> 00:21:23,860 يعني [ايجاد] تشکيلات مديريّتيِ اسلامي براي کشور؛ ما در اين قضيّه هنوز خيلي فاصله داريم تا به مقصود برسيم 114 00:21:25,200 --> 00:21:32,600 البتّه معنايش اين نيست که کسي احساس نااميدي کند؛ ابداً؛ داريم پيش ميرويم 115 00:21:32,930 --> 00:21:39,460 با همه‌ي مخالفتها، با همه‌ي کارشکني‌ها، با همه‌ي دهن‌کجي‌هايي که ميشود 116 00:21:40,060 --> 00:21:43,330 حرکت ميکنيم و پيش ميرويم بلاشک داريم 117 00:21:44,000 --> 00:21:56,060 دلايل زيادي وجود دارد؛ لکن [هنوز] کار داريم، کار دارد؛ هنوز خيلي فاصله داريم تا اينکه بتوانيم يک دولت اسلامي به وجود بياوريم 118 00:21:57,460 --> 00:22:02,730 بعد که دولت اسلامي به وجود آمد، آن‌وقت تازه نوبت [ايجاد] جامعه‌ي اسلامي است 119 00:22:04,260 --> 00:22:08,060 خب، بنابراين بايد مبارزه کرد عزيزان من 120 00:22:08,460 --> 00:22:14,460 آن روز هم در دوره‌ي قبل از انقلاب کساني بودند 121 00:22:15,330 --> 00:22:28,130 که مبارزين را دوست ميداشتند امّا خودشان دست به هيچ بخشي از مبارزه نميزدند 122 00:22:28,660 --> 00:22:39,930 اصلاً هيچ دامن را تر نميکردند، اصلاً نزديک ميدان مبارزه هم نميشدند؛ امّا [آن را] دوست ميداشتند و از مبارزين خوششان مي‌آمد 123 00:22:40,330 --> 00:22:43,660 حالا کساني هم بودند که از مبارزين بدشان مي‌آمد 124 00:22:44,000 --> 00:22:49,460 کساني هم بودند که با اينها دشمني ميکردند و با دشمن همکاري ميکردند -اينکه به جاي خود محفوظ 125 00:22:49,800 --> 00:22:58,330 امّا داخل آدمهاي خوب، کم نبودند کساني که از مبارزين خوششان مي‌آمد امّا وارد ميدان مبارزه نميشدند 126 00:22:58,860 --> 00:23:07,200 خب، اينها کاري نميکردند. بله، آن روزي که جبهه‌ي دشمن ضعيف شد و معلوم شد که 127 00:23:08,600 --> 00:23:18,460 رژيم طاغوت رو به سقوط است، طبعاً آن سواد عظيم وارد ميدان شدند 128 00:23:19,060 --> 00:23:26,000 که کار را يکسره کردند؛ امّا در دوران سختي مبارزه، مبارزين 129 00:23:27,460 --> 00:23:32,800 همان] عدّه‌اي بودند که تلاش ميکردند و درون ميدان بودند. امروز هم همان‌جور 130 00:23:34,060 --> 00:23:45,460 همچنان‌که آن روز مبارزه لازم بود و کنار نشستن و مبارزين را دوست داشتن کافي نبود 131 00:23:46,000 --> 00:23:54,260 امروز هم مبارزه لازم است؛ نشستن و مبارزين را مدح کردن و تمجيد کردن، کافي نيست 132 00:23:54,930 --> 00:24:00,730 بايد وارد شد. البتّه مبارزه‌ي امروز با مبارزه‌ي آن روز تفاوت ماهوي دارد 133 00:24:01,200 --> 00:24:10,330 لکن مبارزه، مبارزه است؛ تلاش است، مجاهدت است. راه اين مبارزه را بايد پيدا کنيد 134 00:24:10,860 --> 00:24:21,260 يک نکته هم در مورد پيشنهادهايي که ميشود -چند نفر از خانمها و آقايان پيشنهادهايي هم مطرح کردند 135 00:24:21,730 --> 00:24:33,530 که حالا بايد ان‌شاءالله نگاه کنيم، به برادران و آقايان محترم مديريّت اين پيشنهادها عرضه بشود که بروند دنبال کنند 136 00:24:34,000 --> 00:24:44,460 ان‌شاءالله نگاه کنيم ببينيم ميتوانيم تحقّق بدهيم يا نه- عرض بکنم؛ پيشنهاد عملي بايد داد 137 00:24:45,000 --> 00:24:59,260 هر پيشنهادي که ميخواهيد بدهيد، نگاه کنيد ببينيد چقدر قابل عملي شدن است؛ برنامه‌ي منطبق با وضعيّت زمين بدهيد 138 00:25:00,730 --> 00:25:07,730 اينجا هم من اشاره کنم به حرفي که باز همين پريروز 139 00:25:07,730 --> 00:25:17,800 به اين آقايان مسئولين -چون [در آنجا] همين‌طور برنامه گفته ميشود برنامه‌ي چه، برنامه‌ي چه- [گفتم]؛ بنده به اينها گفتم برنامه 140 00:25:18,460 --> 00:25:25,260 چيزي فراتر از هدف‌گذاري است؛ هدف‌گذاري، برنامه نيست 141 00:25:26,000 --> 00:25:39,930 برنامه عبارت است از کشيدن راه، کشيدن جادّه به سمت مقصد؛ اين برنامه است، به اين ميگويند برنامه 142 00:25:41,330 --> 00:25:49,060 اگر چنانچه شما جادّه‌اي که ميخواهيد بکشيد، خصوصيّات و مميّزات زمين را در نظر نگيريد 143 00:25:49,460 --> 00:25:57,600 و خودتان را آماده نکنيد براي برخورد با اين خصوصيّات، خيلي زود دچار مانع ميشويد 144 00:25:58,130 --> 00:26:06,930 ميرسيد به يک فرض کنيد ارتفاعي، ميگوييد نشد؛ خب از اوّل ميخواستيد فکرش را بکنيد که اين راه ارتفاع دارد 145 00:26:06,930 --> 00:26:15,060 اين راه ارتفاعات صخره‌اي دارد، اين راه رودخانه دارد، پل لازم دارد 146 00:26:16,730 --> 00:26:32,000 وقتي اينها را قبلاً پيش‌بيني نکرديد و در برنامه نگنجانديد و برنامه را بر اساس واقعيّت زمين تنظيم نکرديد، طبعاً گير ميکنيد 147 00:26:33,000 --> 00:26:39,330 برنامه را با توجّه به واقعيّتها [بايد نوشت]؛ آن چيزي که واقعيّت است و ميشود عمل کرد 148 00:26:40,000 --> 00:26:48,600 خب، وقت هم خيلي گذشته؛ من دو سه نکته عرض بکنم 149 00:26:50,260 --> 00:27:09,860 يکي اينکه مجموعه‌ي روحانيّت -که شماها جوانهاي روحاني جزو بخش پُرشور و تأثيرگذارِ در حرکت روحانيّت هستيد 150 00:27:10,130 --> 00:27:20,660 کارش ادامه‌ي کار انبيا است؛ با اين ديد بايد کار روحانيّت را نگاه کرد 151 00:27:21,330 --> 00:27:31,860 درسي که شما ميخوانيد، برنامه‌اي که براي آينده‌تان ميريزيد، با اين نگاه باشد؛ شما دنباله‌روي کار انبيا هستيد 152 00:27:32,730 --> 00:27:35,260 خب، کار انبيا در سوره‌ي مبارکه‌ي اعراف [چنين آمده 153 00:27:36,260 --> 00:27:49,660 وَ اِليٰ عادٍ اَخاهُم هودًا قالَ‌ يٰقَومِ‌ اعبُدُوا اللَهَ‌ ما لَکُم مِن اِلٰهٍ غَيرُه‌ 154 00:27:49,860 --> 00:27:52,060 مسئله، مسئله‌ي توحيد است 155 00:27:54,400 --> 00:28:05,000 حرکت انبيا، حرکت براي توحيد است؛ اصلاً اساس کار دعوت انبيا، دعوت به توحيد است 156 00:28:06,660 --> 00:28:19,330 دعوت به توحيد فقط به معناي اين نيست که عقيده پيدا کنيد که خدا يک است و دو نيست و اين بتها يا اين خدايان 157 00:28:20,330 --> 00:28:27,000 موجودي که هستند- ارزش الوهيّت ندارند؛ فقط اين نيست 158 00:28:28,460 --> 00:28:44,000 عقيده‌ي به توحيد، يک پايه و استوانه‌ يا زمينه‌ي اساسيِ يک جهان‌بيني است که زندگي را ميسازد 159 00:28:45,660 --> 00:28:55,730 عقيده‌ي به توحيد يعني جامعه‌ي توحيدي به وجود آوردن؛ جامعه‌اي که بر مبناي توحيد شکل بگيرد و اداره بشود 160 00:28:55,730 --> 00:29:02,200 عقيده به توحيد اين است؛ اگر اين نبود، دشمني‌هاي با انبيا هم به وجود نمي‌آمد 161 00:29:03,330 --> 00:29:13,930 وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيٰطينَ‌ الاِنسِ‌ وَ الجِنِّ‌ يوحي بَعضُهُم اِليٰ‌ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا 162 00:29:14,460 --> 00:29:27,860 اين دشمني‌ها به‌خاطر اين است که انبيا آمدند، شکل جامعه را مورد اعتراض و تعرّض خودشان قرار دادند 163 00:29:28,860 --> 00:29:37,530 يک شکل جديد را، يک هندسه‌ي جديد را براي شيوه‌ي زندگي بشر ارائه کردند 164 00:29:39,800 --> 00:29:48,600 آن شيوه‌ي زندگي، همان حيات طيّبه است که يکي از برادرها اين آيه‌ي شريفه را تلاوت کردند 165 00:29:48,860 --> 00:29:56,060 يٰاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا استَجيبوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما يُحييکُم 166 00:29:56,530 --> 00:29:59,460 حيات، حيات طيّبه است 167 00:30:00,730 --> 00:30:09,130 مَن عَمِلَ صٰلِحًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثيٰ‌ وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحيِيَنَّهو حَيوٰ‌ةً طَيِّبَة‌ 168 00:30:09,400 --> 00:30:19,800 يعني فراتر از اين حيات ظاهري يک چيزي وجود دارد که به آن گفته ميشود حيات طيّبه، آن چيست؟ آن همين زندگي است 169 00:30:20,400 --> 00:30:27,730 درحالي‌که با ايمان باشد. زندگي احتياج دارد به آب و به هوا و به 170 00:30:28,130 --> 00:30:34,600 خوراک و به علم و به فنّاوري و به همه‌چيز؛ زندگي به همه‌ي اينها احتياج دارد 171 00:30:35,130 --> 00:30:51,200 منتها اگرچنانچه بدون ايمان شد، اين حيات نيست؛ مرده است. اين را قرآن حيات نميداند 172 00:30:51,600 --> 00:31:01,860 حيات آن‌وقتي است که اين مجموعه‌ي تحرّکات زندگي و عوامل زندگي همراه بشود با حيات؛ نور پيدا کند 173 00:31:02,200 --> 00:31:07,000 مثل محيط ظلماني است که در آن نوري تابانده ميشود 174 00:31:09,800 --> 00:31:18,400 اين شأن روحانيّت است. شما ميخواهيد حيات ببخشيد به جامعه‌ي بشري 175 00:31:20,660 --> 00:31:29,460 اين طبعاً همان مشکلات انبيا را دارد، همان اجر نبوّتها را هم دارد، همان توفيقات انبيا را هم دارد 176 00:31:29,460 --> 00:31:35,460 چون انبيا موفّق شدند، انبيا توفيق پيدا کردند 177 00:31:36,000 --> 00:31:44,330 همه‌ي انبيا حتّي آنهايي که به شهادت رسيدند، حتّي آنهايي که قومشان آنها را انکار کردند، بالاخره حرفشان سبز شد 178 00:31:44,660 --> 00:31:59,800 شما نگاه کنيد ببينيد حرف حضرت نوح و حضرت هود و پيغمبرهاي گوناگون که آن‌روز اين‌همه دشمن داشت 179 00:32:00,130 --> 00:32:08,730 امروز در دنيا خواستگاران و طلبکاران و علاقه‌مندان و مريدان بي‌شمار دارد 180 00:32:08,730 --> 00:32:13,330 خب، پس اين حرف زنده ماند، پيروز شد 181 00:32:14,130 --> 00:32:23,200 آن‌روز با انکار مواجه شد امّا بعد بتدريج همين‌طور سلسله‌ي انبيا آمدند، حرف پيروز شد 182 00:32:24,130 --> 00:32:35,660 پس کار شما کار پيغمبران است؛ هم حرفتان سبز خواهد شد و بلاشک پيش خواهد رفت، هم 183 00:32:35,860 --> 00:32:41,730 توفيقات الهي شامل حالتان خواهد بود يعني خداي متعال کمکتان ميکند 184 00:32:41,730 --> 00:32:47,130 اِنّا لَنَنصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذينَ آمَنوا فِي الحَيوٰةِ الدُّنيا 185 00:32:48,000 --> 00:32:54,460 خداوند نصرت ميکند شما را -اين هم يک بخش ديگر 186 00:32:54,460 --> 00:33:03,460 و همچنين مثل انبيا بلاشک دشمنان و مخالفين و معارضيني هم خواهيد داشت، پس همان وضعيّت است 187 00:33:03,460 --> 00:33:05,600 خود را براي آن آماده کنيد 188 00:33:06,600 --> 00:33:15,330 همه‌ي شما هم جوان هستيد، بعد از اين ان‌شاءالله شايد شصت سال، هفتاد سال شما وقت داريد 189 00:33:16,460 --> 00:33:27,000 که زندگي کنيد و کار کنيد و تلاش کنيد. خودتان را آماده کنيد براي پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال 190 00:33:27,400 --> 00:33:32,130 تلاش کردن و کار کردن و زحمت کشيدن، و بدانيد 191 00:33:32,860 --> 00:33:46,400 که در پايان اين راه، دنيا دگرگون خواهد شد بر اثر تلاش شما و بدون ترديد به سمت مطلوب پيش خواهد رفت؛ حتماً اين‌جور خواهد شد 192 00:33:46,400 --> 00:33:54,800 يک نکته‌اي که من اينجا يادداشت کرده‌ام به شما بگويم، اين است که دوران کنوني 193 00:33:55,660 --> 00:34:06,660 براي حوزه‌هاي علميّه و براي روحانيّت يک اختصاصاتي دارد، يک ويژگي‌هايي دارد که با دورانهاي قبل فرق ميکند 194 00:34:08,200 --> 00:34:17,060 که اين اختصاصات به نفع روحانيّت است، در جهت توفيق روحانيّت است 195 00:34:17,400 --> 00:34:25,460 يکي تشکيل نظام اسلامي است؛ نظام اسلامي وقتي تشکيل ميشود 196 00:34:26,130 --> 00:34:35,330 يعني فضا اسلامي است. نه اينکه معارضت وجود ندارد؛ چرا، معارضه که هست، هميشه هست، باز هم خواهد بود 197 00:34:35,800 --> 00:34:44,930 امّا جريان اصلي، جريان اسلامي است. آن روزي که ما در سنين شماها بوديم 198 00:34:45,460 --> 00:34:53,130 جريان اصلي، جريان ضدّ اسلامي بود؛ نه غير اسلامي، [بلکه] ضدّ اسلامي بود 199 00:34:55,260 --> 00:35:09,060 بنده در مشهد طلبه‌اي بودم که هم در حوزه درس ميگفتم، هم جلسه براي دانشجوها داشتم؛ مسجد پر ميشد از دانشجو، تفسير برايشان ميگفتم 200 00:35:10,330 --> 00:35:20,800 با يک دوستي -خدا رحمتش کند- ميخواستيم بياييم تهران، داخل ايستگاه راه‌آهن قدم ميزديم تا وقت حرکت قطار بشود 201 00:35:21,600 --> 00:35:30,730 آن جوانهايي که آنها هم مثل ما داشتند راه ميرفتند براي اينکه وقت قطار بشود 202 00:35:31,200 --> 00:35:40,460 همين‌طور گُله‌به‌گُله بنده را مسخره ميکردند؛ آن رفيقي که با من همراه بود دانشگاهي بود، او خجالت ميکشيد 203 00:35:41,330 --> 00:35:53,060 حالا آن کسي که بنده را مسخره ميکرد، نه دشمني‌اي با هم داشتيم، نه سابقه‌اي با هم داشتيم، نه بنده به او بدي‌اي کرده بودم 204 00:35:53,930 --> 00:36:05,930 نه او احتمالاً سواد درستي [هم] داشت، امّا درعين‌حال اين کارش بود 205 00:36:05,930 --> 00:36:15,860 روحانيّت -يعني يک طلبه‌ي جواني که حالا مشغول هم هست و درس هم ميخواند و درس هم ميدهد 206 00:36:16,400 --> 00:36:27,460 بي‌دليل و بي‌جهت بايد مورد تمسخر قرار ميگرفت؛ فضا اين‌جوري بود 207 00:36:28,200 --> 00:36:38,860 حالا مشهد قبّةالاسلام بود و اين‌جوري بود، تهران خيلي بدتر [بود]؛ تهران هم براي ما پيش مي‌آمد، براي خيلي‌ها پيش مي‌آمد 208 00:36:41,930 --> 00:36:52,000 امروز اين‌جوري نيست؛ نه‌اينکه امروز طلبه و روحاني و عمامه‌به‌سر دشمن و مخالف و مسخره‌کن نداشته باشد؛ چرا 209 00:36:52,400 --> 00:36:59,400 امروز هم هستند و هميشه هم خواهند بود -پيغمبران را هم مسخره ميکردند 210 00:37:00,660 --> 00:37:10,460 لکن امروز جريان، جريان اسلامي است. اين يک خصوصيّت؛ اين به نفع شما است؛ از اين خصوصيّت هرچه ميتوانيد بايد استفاده کنيد 211 00:37:12,730 --> 00:37:21,330 يک امتياز ديگرِ اين دوران اين است که در سطح جهان 212 00:37:21,860 --> 00:37:31,530 يک احساس خلأ فکري و نياز به يک فکر جديد موج ميزند؛ در سطح جهان اين‌جور است 213 00:37:33,130 --> 00:37:41,130 دل‌زدگي و سرخوردگي از «ايسم»هاي مختلف -چه «ايسم»هاي چپ، چه «ايسم»هاي راست 214 00:37:42,600 --> 00:37:53,860 در بين کشورها و بين انديشمندان و بين جوانها بسيار زياد شده؛ يک حالت خلأ فکري [وجود دارد 215 00:37:55,200 --> 00:38:09,600 حرف نو جا مي‌افتد. جمهوري اسلامي، هم در مسئله‌ي انسان، هم در مسئله‌ي جامعه، هم در مسئله‌ي سياست 216 00:38:10,600 --> 00:38:16,530 حرفهاي نو دارد؛ اسلام حرفهاي نو دارد 217 00:38:17,530 --> 00:38:24,600 ما اگر بتوانيم اين حرفهاي خودمان را حرفهاي نويي است در دنيا منتشر کنيم و به گوشها برسانيم 218 00:38:25,530 --> 00:38:35,460 پذيرنده و طلبکار زياد خواهد داشت. اين يکي از خصوصيّات امروز است. يک روزي بود که اين‌جور نبود 219 00:38:35,860 --> 00:38:44,660 يک‌ روزي» که عرض ميکنم، نه صد سال پيش، [بلکه] همين زمان جواني ما. فرض بفرماييد مارکسيسم 220 00:38:45,130 --> 00:38:55,800 در بين جوانها در اغلب کشورها [رايج بود]؛ فقط در بعضي‌ از کشورها مثل آمريکا يا بعضي کشورهاي اروپا 221 00:38:55,800 --> 00:39:06,200 به اين شدّت نبود امّا در اغلب کشورها جاذبه‌ي مارکسيسم [بود]؛ بخصوص در زمينه‌ي اقتصادي،جاذبه‌ي سوسياليسم 222 00:39:06,660 --> 00:39:11,260 يک جاذبه‌ي همه‌گير بود؛ [حتّي] در کشورهاي اسلامي 223 00:39:12,000 --> 00:39:22,660 در کشور خود ما و در بين علاقه‌مندانِ همين خطّ اسلامي 224 00:39:23,130 --> 00:39:28,400 کساني بودند از معاريف -که اگر بگويم مي‌شناسيد؛ يعني همه‌تان مي‌شناسيد 225 00:39:29,000 --> 00:39:36,930 که صريحاً با همين تعبير «سوسياليسم» از آن دفاع ميکردند و حمايت ميکردند 226 00:39:38,400 --> 00:39:49,660 و ميل داشتند که فکر اقتصادي اسلامي را تطبيق بدهند با سوسياليسم يا آن را در غالب تعبيرات سوسياليسم بيان کنند 227 00:39:50,600 --> 00:39:57,460 ما جلساتِ صحبت گوناگون و بحث و مباحثه و مانند اينها با بعضي از اينها داشتيم 228 00:39:58,130 --> 00:40:03,530 امروز اين‌جوري نيست؛ امروز سوسياليسم شکست‌خورده است 229 00:40:03,530 --> 00:40:11,930 و آن چيزي که به آن ميگفتند «سوسياليسم علمي»، غلط بودنش تقريباً براي همه ثابت شده 230 00:40:13,660 --> 00:40:17,860 تفکّر مارکسيستي بکلّي منزوي شده 231 00:40:19,000 --> 00:40:30,260 ليبراليسم -با آن معنايي که غربي‌ها برايش ميکردند در زمينه‌ي فرد و جامعه و مانند اينها- محکوم شده 232 00:40:31,600 --> 00:40:38,660 خلأيي وجود دارد؛ يعني همه احساس نوميدي و سرافکندگي و سرخوردگي ميکنند 233 00:40:39,060 --> 00:40:49,730 امروز جاي حرفهاي اسلام است؛ نظر اسلام نسبت به انسان، نظر اسلام نسبت به علوّ مسير انساني 234 00:40:49,730 --> 00:40:58,930 و منتَهاي حرکت انسان -همين سفر الي‌الله- حرفهاي مهمّي است 235 00:40:59,200 --> 00:41:09,460 نظر اسلام در مورد جامعه‌ي سياسي کشوري [يعني] همين مسئله‌ي مردم‌سالاري اسلامي 236 00:41:10,260 --> 00:41:20,060 نظر اسلام در مورد مسائل گوناگون؛ اينها چيزهايي است که جاذبه دارد و اگر بخصوص به گوش 237 00:41:21,660 --> 00:41:31,660 نسلهاي جوان دنيا برسد، مورد قبول قرار ميگيرد. اين‌هم يکي از خصوصيّات امروز است که ديروز نبود 238 00:41:33,930 --> 00:41:46,130 يکي از خصوصيّات ممتاز ديگر امروز، آماده بودن وسايل رساندن پيام است؛ همين فضاي مجازي که 239 00:41:46,660 --> 00:41:55,000 اين برادرمان به تفصيل و خيلي خوب بيان کردند و تعبير خوبي است که ايشان کرد و به ذهن بنده هم اتّفاقاً همين تعبير قبلاً رسيده بود 240 00:41:55,000 --> 00:41:59,200 که «اسمش فضاي مجازي است درحالي‌که واقعاً فضاي حقيقي است 241 00:42:00,130 --> 00:42:09,200 يعني اين فضا درون زندگي بسياري از مردم حضور دارد. خب همين فضاي مجازي يک ابزار است؛ يک ابزار بسيار کارآمد 242 00:42:09,860 --> 00:42:16,600 براي اينکه شما بتوانيد پيامتان را به اقصيٰ‌ نقاط دنيا برسانيد، به گوش همه برسانيد 243 00:42:17,800 --> 00:42:26,200 اين [امکان] ديروز نبود، امروز هست. يکي از امتيازات اين است 244 00:42:27,000 --> 00:42:34,860 يکي از امتيازات، خلق سؤال است؛ سؤال خيلي چيز بابرکتي است 245 00:42:35,530 --> 00:42:40,930 در گذشته اين‌همه سؤال خلق نميشد، به ‌وجود نمي‌آمد 246 00:42:41,260 --> 00:42:50,600 اين خطا است که ما خيال کنيم سؤال و شبهه را دشمن هميشه به ‌وجود مي‌آورد؛ بله، گاهي هم دشمن يک سؤال يا شبهه‌اي را به‌ وجود مي‌آورد 247 00:42:51,260 --> 00:43:08,130 امّا سؤال و شبهه از ذهن خلّاق انسان متولّد ميشود. جامعه‌ي جوان اهل درس و بحث و تحصيل 248 00:43:08,460 --> 00:43:22,460 يعني همين مجموعه‌ي دانشگاهي و امثال اينها- همه‌ي اينها مزارع توليد سؤالند؛ اشکالي هم ندارد 249 00:43:23,060 --> 00:43:28,200 شما خودتان هم همين‌جور هستيد؛ شما هم جوانيد، ذهن خلّاقي داريد 250 00:43:29,060 --> 00:43:40,730 اين ذهن ميتواند سؤال به ‌وجود بياورد و البتّه همين ذهن ميتواند پاسخ به‌ وجود بياورد و براي سؤالها جواب ارائه بدهد 251 00:43:41,400 --> 00:43:50,530 البتّه] در سؤالها متوقّف نمانيد! اين توصيّه‌ي من به شما است. در سؤالها متوقّف نمانيد 252 00:43:50,860 --> 00:44:05,530 برويد سراغ جواب. همه‌ي سؤالها جواب دارد؛ لازم است که ذهن، کار کند، تلاش کند، فعاليّت کند و به جواب مناسب [برسد 253 00:44:05,930 --> 00:44:13,800 البتّه در مورد جوابها هم سهل‌انديشي و سهل‌انگاري نبايد کرد؛ يعني هر سؤالي 254 00:44:14,130 --> 00:44:23,930 با هر جوابي تناسب ندارد؛ پاسخ بايد پاسخ منطقي و محکم و صحيح باشد 255 00:44:24,460 --> 00:44:32,000 يکي از امتيازات امروز، کثرت سؤالات است؛ سؤال زياد است. وقتي سؤال زياد بود 256 00:44:32,660 --> 00:44:47,600 مسائلي که به‌ وجود مي‌آيد، ميدان را باز ميکند براي فعاليّت ذهني، براي عبور از مرزهاي علم؛ آن‌وقت آثار توليد ميشود 257 00:44:47,930 --> 00:45:01,260 يک نويسنده‌ي متعصّب مصري سالها پيش يک کتابي عليه تشيّع نوشت به‌نام فجرالاسلام 258 00:45:01,660 --> 00:45:06,000 که] در آن حرفهاي واقعاً غيرمنصفانه‌اي عليه تشيّع [بود 259 00:45:06,000 --> 00:45:15,200 البتّه بعد دنباله‌ي آن ضحي‌الاسلام و ظهرالاسلام و عصرالاسلام و مانند اينها را هم نوشت. اينها همه را بنده آن‌وقت‌ها 260 00:45:16,530 --> 00:45:22,800 در همان سالهاي اواخر [دهه‌ي] ۴۰ يا اوايل [دهه‌ي] ۵۰ خوانده‌ام 261 00:45:23,600 --> 00:45:36,060 اين کتاب فجرالاسلام موجب شد که چند نفر از برجستگان علماي ما چند اثر برجسته به ‌وجود بياورند 262 00:45:36,260 --> 00:45:42,060 يکي از آن آثار برجسته الذّريعة است؛ ذريعه‌ي آشيخ آقا بزرگ تهراني 263 00:45:43,060 --> 00:45:54,260 يکي از آن آثار برجسته تأسيس‌الشّيعةلفنون‌الاسلام است؛ مال مرحوم صدر. همه‌ي اينها در مقابل فجرالاسلام [نوشته شد 264 00:45:55,260 --> 00:46:05,200 گمان ميکنم يکي از آن آثار برجسته‌اي که تحت تأثير کار فجرالاسلام 265 00:46:06,130 --> 00:46:30,330 نوشته‌ي احمد امين مصري- به ‌وجود آمد، کتاب مرحوم سيّدمحسن امين است؛ اين کتابِ شرح حال علما يا اعيان‌الشّيعة 266 00:46:30,530 --> 00:46:42,060 خب، يعني يک مسئله ايجاد شد، براي پاسخ به آن مسئله چند کار مهم انجام گرفت که اگرچنانچه آن سؤال نبود 267 00:46:42,060 --> 00:46:48,800 اين کارهاي مهم انجام نميگرفت. اين هم يک نکته 268 00:46:49,130 --> 00:46:55,930 بنابراين امتيازات اين دوره امتيازات زيادي است؛ خدا را شکر کنيد که در اين دوره قرار گرفته‌ايد 269 00:46:56,660 --> 00:47:00,000 و ميتوانيد از امتيازاتش استفاده کنيد 270 00:47:00,000 --> 00:47:09,130 و آخرين توصيه‌ي من هم مسئله‌ي تقوا و ورع و عبادت است 271 00:47:09,330 --> 00:47:17,400 عزيزان من! بدانيد اين راه احتياج دارد به تقوا 272 00:47:19,000 --> 00:47:27,600 بدانيد بهترين تبليغ، تبليغي است که شخصيّت عملي شما 273 00:47:28,930 --> 00:47:35,800 نسبت به آن اهداف و آرمانهاي شما انجام خواهد داد و اثري که خواهد گذاشت 274 00:47:37,260 --> 00:47:46,800 مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ اِماماً فَليَبدَأ بِتَعلِيمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعليمِ غَيرِه 275 00:47:47,260 --> 00:47:50,660 اوّل روي خودمان بايد کار کنيم 276 00:47:52,060 --> 00:48:05,930 اينکه در گذشته برخي از رؤساي مدارس، سحر ميرفتند، نگاه ميکردند ببينند کدام‌يک از طلبه‌ها دارد نماز شب ميخواند و کدام نميخواند 277 00:48:06,600 --> 00:48:17,600 يعني مراقبت ميکردند که طلبه حتّي‌المقدور از نماز شب محروم نماند، خيلي حرف پُرمعنايي است 278 00:48:18,060 --> 00:48:25,800 البتّه آن روز اين کار آسان‌تر بود؛ امروز با تلويزيون و سريالهاي تلويزيوني و از اينها حرفها، کار مشکل است 279 00:48:26,460 --> 00:48:29,930 امّا اين کار مشکل را بايد شما انجام بدهيد 280 00:48:31,530 --> 00:48:42,330 امروز شما جوانها، راه خدا، راه توسّل، راه دعا 281 00:48:45,460 --> 00:48:57,200 راه بهره‌مندي از ادعيه‌ي زاکيه‌ي حضرت بقيّة‌الله (ارواحنافداه) را براي خودتان باز کنيد 282 00:48:58,600 --> 00:49:09,930 راه استفاده‌ي از اين دعاهاي مأثوري که از ائمّه رسيده براي خودتان باز کنيد، از اينها استفاده کنيد 283 00:49:11,600 --> 00:49:22,330 بعضي از دعاها واقعاً با سندهاي صحيح در روايات هست که انسان وقتي نگاه ميکند لذّت ميبرد 284 00:49:22,600 --> 00:49:27,330 خود همين دعاهاي صحيفه‌ي سجّاديّه، همه از همين قبيل است 285 00:49:29,530 --> 00:49:38,260 اين باب را براي خودتان باز نگه داريد؛ پرهيز از گناه، اساسي‌ترين کارها است 286 00:49:38,260 --> 00:49:46,530 اوّلين توصيه‌ي اين کساني که در راه‌هاي سلوکي حرکت ميکردند و ما ارادت به اينها داشتيم و علاقه‌مند [اينها بوديم 287 00:49:46,530 --> 00:49:57,930 به جوانها و ما -که آن‌وقت جوان بوديم- همين بود که ميگفتند سعي کنيد از گناه اجتناب کنيد 288 00:49:58,660 --> 00:50:04,460 فَرِّق بَيني وَ بَينَ ذَنبِيَ المانِعِ لي مِن لُزومِ طَاعَتِک‌ 289 00:50:04,460 --> 00:50:14,660 که در دعاي شريف ابوحمزه [هست]، يعني اگرچنانچه انسان مبتلاي به گناه شد 290 00:50:15,000 --> 00:50:24,460 اين گناه موجب ميشود که انسان لزوم طاعت را هم از دست بدهد؛ يعني ملازم با طاعت الهي هم نباشد 291 00:50:24,800 --> 00:50:30,400 توفيقات از انسان گرفته ميشود؛ اين را در نظر داشته باشيد 292 00:50:33,130 --> 00:50:42,460 نماز اوّل وقت، نماز با توجّه و با حضور قلب، تلاوت قرآن 293 00:50:43,260 --> 00:50:58,400 اُنس با دعا و زيارت، اينها آن چيزهايي است که براي شما برادران عزيز، خواهران عزيز، جوانهاي عزيز من لازم است 294 00:50:58,930 --> 00:51:06,400 اينها را بايستي در نظر بگيريد. آن‌وقت ان‌شاءالله به برکت درس خوبي که خواهيد خواند 295 00:51:06,860 --> 00:51:14,060 و به برکت تقوا و پرهيزکاري‌اي که ان‌شاءالله رعايت خواهيد کرد 296 00:51:14,330 --> 00:51:22,930 و به برکت اين ذهنهاي جوّال و فعّالي که شما داريد و امروز ما نمونه‌هايي از آن را مشاهده کرديم 297 00:51:22,930 --> 00:51:31,200 جامعه‌ي علمي‌ - مذهبي ما که اسمش روحانيّت است، فرداي بمراتب بهتري از امروز ان‌شاءالله خواهد داشت 298 00:51:32,000 --> 00:51:33,860 والسّلام عليکم و رحمةالله و برکاته