1 00:00:00,000 --> 00:00:02,600 بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحيم 2 00:00:02,930 --> 00:00:11,260 و الحمدلله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام علي سيّدنا محمّد و آله الطّاهرين 3 00:00:22,730 --> 00:00:30,600 و علي آله الاطيبين الاطهرين المنتجبين سيّما بقيّةالله في الارضين 4 00:00:31,400 --> 00:00:48,800 بسيار جلسه‌ي خوبي بود. مجموعه‌ي مطالبي که برادران و خواهران عزيز دانشجو -فرزندان عزيز خود من- در اينجا بيان کردند 5 00:00:49,200 --> 00:01:04,330 مجموعه‌ي ممتاز و فاخري بود؛ خب بله، ممکن است همه‌ي حرفها و محتويات ذهني مجموعه‌ي دانشجويي کشور نبود 6 00:01:04,530 --> 00:01:18,000 اين طبيعي است و همان‌طور که اين جوان عزيز اشاره کردند، اين را من کاملاً ميتوانم بفهمم و قبول کنم 7 00:01:19,330 --> 00:01:32,860 آنچه گفته شد بخشي از محتويات ذهني مجموعه‌ي دانشجويي ما بود و همه‌ي آن نبود؛ اين درست- لکن 8 00:01:33,600 --> 00:01:48,130 آنچه گفته شد، بسيار متين و بسيار قوي و بسيار سنجيده بود؛ من واقعاً لذّت بردم 9 00:01:48,730 --> 00:02:01,130 ممکن است برخي از مطالبي که در برخي از فرمايشات سخنرانها بود من قبول نداشته باشم 10 00:02:02,260 --> 00:02:16,330 لکن اتقان مطلب و استحکام مطلب و رسايي ذهن -ذهني که اين مطالب را تنظيم کرده- اين را که نميشود منکر شد 11 00:02:16,930 --> 00:02:29,800 برادران و خواهران، هم دو خواهر عزيز دانشجو و هم برادرهايي که صحبت کردند، خيلي خوب صحبت کردند 12 00:02:32,060 --> 00:02:42,930 اين نگراني‌هاي اينها و نگاه‌هاي اينها به بخشهاي مختلفِ مسئله‌ي دانشگاه، نگراني‌هاي بجايي است 13 00:02:44,000 --> 00:02:58,860 من حالا [به‌طور] خلاصه يادداشت کردم؛ تفصيل اظهارات هم ضبط شد و پياده خواهد شد و من شايد ببينم 14 00:02:59,200 --> 00:03:06,460 احتمالاً باز مجدّداً خواهم ديد مطالب را، يا همه‌ي آنها را يا خلاصه‌ي آنها را 15 00:03:08,530 --> 00:03:16,060 و از بخشهايي که براي من قابل استفاده است، ان‌شاءالله استفاده هم خواهم کرد 16 00:03:16,060 --> 00:03:26,000 لکن عقيده دارم مسئولين محترمي که در جلسه حضور دارند، چه از وزارت علوم 17 00:03:26,260 --> 00:03:37,460 يا دانشگاه آزاد يا بقيّه‌ي بخشهاي مربوط به دانشجويان، از اين جوانها استفاده کنند 18 00:03:37,730 --> 00:03:50,460 از اين فکرها، از اين ذهنها استفاده کنند. خيلي سطح حرفها بالا و فهم مطالب، قوي و صحيح بود 19 00:03:51,000 --> 00:04:00,130 اين را انسان لذّت ميبرد. اين جلسه سالها است ادامه دارد -من نميدانم چند سال است؛ خيلي وقت است 20 00:04:00,730 --> 00:04:10,930 ما هر سال با دانشجويان جلسه داريم؛ شايد بيست سال، بيشتر يا کمتر، حالا درست يادم نيست 21 00:04:11,330 --> 00:04:22,130 من به‌طور واضح احساس ميکنم که سطح فکر مجموعه‌هاي دانشجويي رشد کرده و بالا رفته 22 00:04:22,800 --> 00:04:30,330 اين همان چيزي است که ما انتظارش را داريم، اين همان چيزي است که ما به آن احتياج داريم 23 00:04:31,060 --> 00:04:40,930 خب البتّه جوان هستند و انتظاراتي دارند و توقّعاتي دارند و خيلي از آنها برآورده هم نميشود 24 00:04:41,860 --> 00:04:49,730 و طبعاً گله‌مندي هم دارند، اين به جاي خود محفوظ، لکن 25 00:04:50,200 --> 00:04:54,530 اين فکرها و اين حرفها اثر خودش را ميگذارد 26 00:04:54,930 --> 00:05:02,860 تصوّر نشود که اينها يک حرفي بود و زديم و تمام شد؛ نخير، اينها کاملاً اثر ميگذارد 27 00:05:03,200 --> 00:05:09,060 در آينده‌ي دانشگاه کشور و در مجموعه‌ي کشور 28 00:05:09,330 --> 00:05:17,660 در ذهنيّت و تفکّرات عمومي مردم اينها اثر ميگذارد؛ اينها خيلي مهم است 29 00:05:19,260 --> 00:05:32,400 بنده هم مطالبي را يادداشت کرده‌ام که عرض بکنم که تقريباً حرفهاي ما هم مکمّل همين حرفهاي اين عزيزان است 30 00:05:33,930 --> 00:05:39,530 من يک بحثي در باب دانشجو و دانشگاه ميکنم 31 00:05:40,130 --> 00:05:49,600 نگاهي که به دانشگاه و دانشجو داريم و توقّعاتي که از دانشگاه و دانشجو داريم. اين را من عرض ميکنم 32 00:05:50,260 --> 00:06:03,930 يک بحثي هم در باب تشکّلها ميکنم؛ چون دوستاني که صحبت کردند، نمايندگان تشکّلها بودند، [لذا] يک صحبتي هم راجع به تشکّلها دارم 33 00:06:06,600 --> 00:06:09,930 يک مقدّمه‌اي را من عرض ميکنم 34 00:06:09,930 --> 00:06:21,400 در ادبيّات سياسي ما يک کليدواژه‌ي مهمّي وجود دارد به نام «نظام سلطه 35 00:06:23,060 --> 00:06:30,730 اين کليدواژه، خيلي پرمغز و پرمعنا است؛ نظام سلطه يعني چه 36 00:06:34,330 --> 00:06:45,130 ميخواهم يک مروري سريعي بکنم به گذشته و ريشه‌ها، تا برسيم به وضع امروزمان 37 00:06:45,400 --> 00:07:03,130 نظام سلطه يعني يک نظام دوقطبي جهاني بين کشورها؛ يک دوقطبيِ واضح و روزافزون بين کشورها؛ اين نظام سلطه است 38 00:07:03,930 --> 00:07:13,730 يک قطب، قطب مسلّط است؛ يک قطب، قطب زير سلطه است. اين شد نظام دو قطبي 39 00:07:14,730 --> 00:07:23,330 عرض کردم که ذيل اين کلمه و اين کليدواژه، حرفهاي گفتني زيادي وجود دارد 40 00:07:23,330 --> 00:07:35,400 بنده هم در خلال اين سالها گاهي يک صحبتهايي کرده‌ام؛ لکن شما دانشجوها وقتي بنشينيد و در گردهمايي‌هاي 41 00:07:35,800 --> 00:07:43,330 فکري و تحليلي فکر کنيد، ميتوانيد حرفهاي بيشتر و بهتري ذيل اين کليدواژه پيدا کنيد 42 00:07:43,530 --> 00:07:52,060 به‌هر‌حال دو دسته کشور در دنيا به‌ وجود آمد -که [اين] مربوط به مثلاً دو سه قرن پيش به اين‌طرف است 43 00:07:53,400 --> 00:08:04,460 کشورهاي مسلّط و کشورهاي زير سلطه. کشورهاي مسلّط، البتّه عمدتاً يا عموماً کشورهاي اروپا بودند 44 00:08:05,200 --> 00:08:15,600 حالا دلايلي هم دارد که چرا و چگونه شد که اين کشورها شدند کشورهاي مسلّط 45 00:08:16,260 --> 00:08:22,000 چه خصوصيّتي وجود داشت که به اينجا منتهي شد 46 00:08:22,600 --> 00:08:35,800 آيا ازلحاظ خلقت، اينها مثلاً يک امتيازي دارند؟ ازلحاظ ذهنيّت، اينها يک برتري‌اي دارند؟ يا نه، يک عواملي پيش مي‌آيد 47 00:08:36,530 --> 00:08:45,130 و يک بخشي از دنيا يا يک کشوري از کشورهاي دنيا يک رجحاني بر ديگران پيدا ميکند 48 00:08:46,060 --> 00:08:50,730 بالاخره دلايلي دارد که حالا نميخواهيم وارد آن دلايل بشويم؛ يعني بحث ما اين نيست 49 00:08:50,730 --> 00:08:56,260 به‌هرحال اين اتّفاق افتاد: کشورهاي مسلّط و کشورهاي زير سلطه 50 00:08:57,460 --> 00:09:05,800 خب، يک دوگانه‌هايي به وجود آمد، [ازجمله] دوگانه‌ي پيشرفت و توقّف 51 00:09:06,600 --> 00:09:17,600 يعني کشورهاي مسلّط همين‌طور مدام پيشرفتهاي روزافزون با سرعت روزافزون پيدا کردند 52 00:09:18,400 --> 00:09:29,460 يعني سرعت پيشرفتشان هم مدام زياد شد- و کشورهاي زير سلطه متوقّف شدند و عقب‌گَرد کردند 53 00:09:30,260 --> 00:09:36,200 در اين، نکته‌ي مهمّي وجود دارد. تصوّر نشود 54 00:09:36,730 --> 00:09:46,130 که کشورهاي زير سلطه، يعني کشورهاي آسيايي يا آفريقايي يا بعضي از کشورهاي آمريکاي لاتين که زير سلطه بودند 55 00:09:46,460 --> 00:09:55,400 اينها از اوّل همين‌طور مثلاً بدون علم و بدون فرهنگ و بدون تمدّن بودند؛ نه، اين‌جوري نيست 56 00:09:55,800 --> 00:10:09,530 شما ملاحظه کنيد اين کتاب نگاهي‌به‌تاريخ‌جهانِ نهرو را ؛ نهرو شرح ميدهد که وقتي انگليس‌ها وارد هند شدند 57 00:10:10,000 --> 00:10:19,130 هند از صنعت برخوردار بود؛ صنعت پيشرفته به‌حسب آن زمان -اين را نهرو 58 00:10:19,660 --> 00:10:26,600 در نگاهي‌به‌تاريخ‌جهان ذکر ميکند- يعني محصولات پيشرفته‌ي صنعتي آن روز را داشت 59 00:10:27,600 --> 00:10:35,730 کشورهاي ديگر هم همين‌جور. انگليسي‌ها وقتي وارد هند شدند، جلويش را گرفتند؛ يعني کاري کردند 60 00:10:36,060 --> 00:10:45,400 که اصلاً صنعت بومي هند متوقّف بشود و عقب‌گَرد کند تا نياز پيدا کنند به صنايع 61 00:10:45,600 --> 00:10:52,460 وارداتي و توليدات انگليسي؛ اصلاً برنامه‌ريزي کردند براي اين 62 00:10:52,460 --> 00:10:59,000 در همه‌جا اين اتّفاق افتاد. در ايران هم همين اتّفاق افتاد. البتّه فرق ايران و 63 00:10:59,460 --> 00:11:07,460 هند و بعضي جاهاي ديگر اين است که در ايران استعمار رسمي‌اي وجود نداشت؛ نفوذ بود 64 00:11:07,660 --> 00:11:14,930 استعمار نبود؛ [امّا] در هند، استعمار رسمي بود. دوگانه‌ي پيشرفت و توقّف 65 00:11:15,330 --> 00:11:24,060 دوگانه‌ي ابتکار و تقليد؛ يعني کشورهاي مسلّط، هر روز يک ابتکار جديدي 66 00:11:24,460 --> 00:11:35,200 در زندگي، در علم، در امکانات به وجود آوردند؛ [امّا] کشورهاي زير سلطه، بدون اينکه هيچ ابتکاري را 67 00:11:35,800 --> 00:11:46,400 از خود بروز بدهند يا به آنها امکان چنين چيزي داده بشود، همين‌طور مرتّب تقليد کردند؛ مرتّب آنها ابتکار کردند، اينها نگاه کردند و تقليد کردند 68 00:11:49,400 --> 00:11:54,730 دوگانه‌ي استقلال و وابستگي، استقلال سياسي و وابستگي 69 00:11:55,060 --> 00:12:02,730 کشور کوچکي مثل انگليس مستقل بود، يک درياي با عظمتي مثل شبه‌قارّه‌ي هند 70 00:12:03,000 --> 00:12:12,860 شامل هند و پاکستان و بنگلادشِ بعدي- تحت نفوذ آن و وابسته‌ي سياسي بود 71 00:12:13,260 --> 00:12:24,200 يا يک کشوري مثل ايران با اين سابقه‌ي فرهنگ، ازلحاظ سياسي وابسته بود -چه در اواخر دوره‌ي قاجار، چه در دوره‌ي پهلوي 72 00:12:24,600 --> 00:12:31,400 وابسته‌ي به چه؟ مثلاً فرض کنيد به يک کشور کوچکي مثل کشور انگليس 73 00:12:31,730 --> 00:12:37,660 يعني يک دوگانه‌ي اين‌جوري هم به وجود آمد؛ استقلال سياسي و وابستگي سياسي 74 00:12:38,800 --> 00:12:48,660 اعتماد به نفس و انفعال؛ اين هم يک دو گانه‌ي ديگر است. کشورهاي مسلّط، اعتماد به نفس داشتند، حرف ميزدند 75 00:12:48,930 --> 00:12:53,330 توقّع ميکردند، دنيا را متعلّق به خودش ميدانستند 76 00:12:53,930 --> 00:13:06,660 امّا] اين مجموعه‌ي زير سلطه که البتّه خيلي هم ازلحاظ کميّت بيشتر بودند، اينها دچار انفعال، دچار وادادگي و ضعف نفس بودند 77 00:13:09,460 --> 00:13:23,800 صدور جهان‌بيني و فرهنگ و رسوم و عادات؛ يکي از به‌اصطلاح لوازم و تبعات اين نظام سلطه‌، اين است 78 00:13:24,260 --> 00:13:34,730 که آن کشورهايي که ابتکار دارند، پيشرفت دارند، اعتماد به نفس دارند؛ عادات خودشان و رسوم خودشان و جهان‌بيني خودشان را 79 00:13:35,000 --> 00:13:42,600 منتقل ميکنند به کشورهاي زير سلطه؛ اينها هم از آنها قبول ميکنند؛ به‌صورت کتاب، به‌صورت تحقيقات 80 00:13:43,060 --> 00:13:49,860 و انواع و اقسام [ديگر] که اينها هرکدام شواهد تاريخي واضح و روشني دارد که 81 00:13:49,860 --> 00:13:53,930 اگر] اهل مطالعه باشيد و اينها را دنبال کنيد، کاملاً پيدا ميکنيد 82 00:13:54,860 --> 00:14:04,400 آن‌وقت علاوه‌ي بر همه‌ي اينها، برنامه‌ريزي براي ادامه‌ي همين حالت 83 00:14:04,730 --> 00:14:13,330 يعني آن کشورهايي که مسلّط بودند، برنامه‌ريزي علمي دقيقي کردند 84 00:14:13,330 --> 00:14:21,400 براي اينکه اين حالت ادامه پيدا کند؛ يعني ابدي بشود؛ تغييرپذير نباشد 85 00:14:22,530 --> 00:14:31,930 يک همچنين حالتي در دنيا به وجود آمد. اين وضعيّت دنيا در اين دو سه قرن اخير بوده 86 00:14:32,260 --> 00:14:42,400 البتّه در اين ميان، حوادثي اتّفاق افتاده و بعضي از کشورها توانستند خودشان را از اين منجلاب نجات بدهند 87 00:14:42,800 --> 00:14:50,460 البتّه نه به‌طور کامل، لکن در بخشي؛ مثلاً فرض کنيد کشور ايالات متّحده‌ي آمريکا 88 00:14:50,460 --> 00:15:00,200 که تحت سلطه‌ي انگليس و تحت استعمار انگليس بود، توانست ازلحاظ سياسي و اقتصادي، خودش را نجات بدهد امّا ازلحاظ فرهنگي، نه 89 00:15:00,860 --> 00:15:09,400 ازلحاظ فرهنگي کاملاً تحت تأثير و منفعلِ در مقابل اروپا بود 90 00:15:09,660 --> 00:15:17,730 و همان‌طور هم ادامه پيدا کرد و تا امروز هم ادامه پيدا کرده. يا مثلاً کشوري مثل هند 91 00:15:18,000 --> 00:15:24,730 ازلحاظ سياسي توانست خودش را نجات بدهد يا ازلحاظ اقتصادي توانست تا حدود زيادي خودش را بيرون بکشد 92 00:15:24,660 --> 00:15:29,530 امّا ازلحاظ فرهنگي، نه؛ ازلحاظ فرهنگي نتوانست خودش را نجات بدهد 93 00:15:29,800 --> 00:15:35,730 که حالا چيزهايي وجود دارد. بنده در يکي از شهرهاي هند 94 00:15:36,860 --> 00:15:44,530 وسط ميدان ديدم يک مجسّمه‌اي است. پرسيدم اين مجسّمه‌ي چه کسي است؟ گفتند اين مجسّمه‌ي 95 00:15:44,930 --> 00:15:50,800 سردار انگليسي است که بر اين شهر حکومت ميکرده 96 00:15:51,800 --> 00:16:02,000 پناه بر خدا! چرا مجسّمه‌ي يک ظالمي را که شما سالها مبارزه کرديد و اينها را بيرون کرديد، حالا اينجا نصب کرده‌ايد 97 00:16:02,800 --> 00:16:09,860 مجسّمه‌اش آنجا بود؛ شايد الان هم هست؛ در يکي از استانهاي جنوبي هند 98 00:16:10,400 --> 00:16:21,330 در آفريقا هم شبيه همين را من ديدم. در يکي از کشورهاي آفريقايي، وسط يک جنگل خيلي توريستي 99 00:16:21,330 --> 00:16:27,800 از جنگلهايي بود که ما را براي بازديد به آنجا بردند- آنجا هم ديدم يک مجسّمه‌اي است 100 00:16:28,600 --> 00:16:38,060 گفتم چه کسي است اين؟ گفتند اين کسي است که حاکم مثلاً انگليسي بر اين کشور بوده 101 00:16:38,060 --> 00:16:44,800 اسمش هم آنجا هست، جنگل هم به اسم او است! [يعني] ازلحاظ فرهنگي نتوانستند خودشان را نجات بدهند. اين وضع دنيا است 102 00:16:45,000 --> 00:16:54,530 خب انقلاب ما، و جمهوري اسلامي در مقابل يک چنين وضعي سينه سپر کرد 103 00:16:55,460 --> 00:17:06,600 و توانست ايران را از اين منجلاب، به‌طور کامل بيرون بياورد؛ اين مهم است 104 00:17:07,530 --> 00:17:18,260 نگوييد: «چطور شما ميگوييد به‌طور کامل! هنوز خيلي از عناصر فرهنگي غربي بر کشور ما حاکم است»؛ بله 105 00:17:19,060 --> 00:17:29,460 ولي] اينها تخلّفات است؛ انقلاب رسماً خودش را ازلحاظ جهان‌بيني، ازلحاظ فکر، ازلحاظ فرهنگ 106 00:17:29,660 --> 00:17:44,130 ازلحاظ اقتصاد، ازلحاظ سياست، ازلحاظ همه‌ي شئون مديريّت کشور، در مقابل غرب قرار داد 107 00:17:44,660 --> 00:17:57,000 اين «نه شرقي، نه غربي» که امام به‌عنوان شعار جمهوري اسلامي اعلام کرد، معنايش اين بود؛ هيچ‌گونه تأثّري [از سلطه ندارد 108 00:17:57,000 --> 00:18:07,130 البتّه بله، [مثل] قانوني است، گذاشته ميشود، [ولي] يک جايي هم در اين قانون تخلّف ميشود؛ اين يک حرف است 109 00:18:07,530 --> 00:18:13,130 امّا قانون نبودن و عکسش قانون بودن، يک حرف ديگر است 110 00:18:14,130 --> 00:18:30,800 در جمهوري اسلامي [اين] قانون شد؛ تخلّص و بيرون آمدن از همه‌ي آن چيزهايي که در نظام سلطه بر يک کشور 111 00:18:31,130 --> 00:18:36,000 سلطه‌پذير و تحت سلطه تحميل ميشود، قانون قطعي و يقيني شد 112 00:18:36,330 --> 00:18:44,060 و جمهوري اسلامي توانست مقاومت بکند، توانست ايستادگي بکند 113 00:18:44,460 --> 00:18:51,260 يعني واقعاً از همه‌ي ابزارها عليه جمهوري اسلامي استفاده شد 114 00:18:51,660 --> 00:19:03,400 به قول اين دوستان عزيز و جوانهاي عزيز -که راجع به اين حادثه‌ي امروز صحبت کردند و خيلي خوب صحبت کردند 115 00:19:03,860 --> 00:19:13,200 نسل امروز و تهرانيِ امروز هم ببيند که ترور يعني چه؛ حرکت تروريستي چيست 116 00:19:13,600 --> 00:19:22,730 چه‌جوري ميشود که دو نفر، سه نفر، پنج نفر به‌طور بي‌گناه مثلاً در يک حادثه‌اي کشته مي‌شوند و آنهايي که حمله ميکنند چه‌کساني هستند 117 00:19:23,000 --> 00:19:33,930 اين وضعيّت دو سه سال در کشور به‌صورت وسيع و همه‌جايي استمرار داشت و حاکم بود 118 00:19:34,330 --> 00:19:39,600 از اين وسيله استفاده کردند، از جنگ استفاده کردند، از کودتا استفاده کردند 119 00:19:40,000 --> 00:19:47,200 از تبليغات استفاده کردند، از تحريم استفاده کردند، از همه‌ي ‌وسايل عليه 120 00:19:47,730 --> 00:19:55,800 اين نظام، اين انقلاب، اين حرکت عظيم استفاده کردند، لکن موفّق نشدند؛ انقلاب موفّق شد 121 00:19:56,200 --> 00:20:01,530 خودش را پيش بُرد، خودش را [به وضع جهان] تحميل کرد، نظام اسلامي را به وجود آورد 122 00:20:01,730 --> 00:20:10,060 بعضي‌ها زمزمه ميکنند «نظام ناکارآمد است»؛ چرا؟ چون فلان وزارتخانه بد عمل کرده؛ نه 123 00:20:10,200 --> 00:20:21,930 اگر نظام ناکارآمد بود، تا حالا ده بار بلعيده شده و از بين رفته بود. بزرگ‌ترين دليل کارايي اين نظام، خود وجود اين نظام و ماندن اين نظام است 124 00:20:44,800 --> 00:20:52,530 اينکه يک نظام بِايستد، حرفش را صريح بزند، هيچ ملاحظه‌اي نکند 125 00:20:52,930 --> 00:20:58,460 موضع قاطع خودش را با صراحت در دنيا اعلام کند 126 00:20:58,800 --> 00:21:05,930 با وجود اينکه دشمني‌ها را هم ميدانيم، نه اينکه غافل باشيم از دشمني‌ها؛ نه 127 00:21:06,800 --> 00:21:17,460 ارکان نظام و مجموعه‌ي مردمي و دولتي نظام ميدانند، درعين‌حال مي‌ايستند؛ اين خيلي مسئله‌ي مهمّي است 128 00:21:17,800 --> 00:21:23,600 اين خيلي حادثه‌ي عجيبي است! بزرگ‌ترين نشانه‌ي کارآمدي نظام اين است 129 00:21:23,930 --> 00:21:31,200 که توانسته خودش را در همين جهت حفظ کند؛ حالا غير از پيشرفتهاي فراواني که بعضي از برادرها اشاره کردند 130 00:21:31,200 --> 00:21:40,260 يکي از توصيه‌هاي من هم همين است. جوان مؤمنِ حزب‌اللهيِ انقلابي فراموش نکند دستاوردهاي نظام را 131 00:21:40,860 --> 00:21:49,060 دستاوردهاي نظام يکي دو مورد نيست، هزاران است. حالا مثلاً اشاره کردند، در کشوري که 132 00:21:50,130 --> 00:21:58,130 فرض بفرماييد از دکتر آن‌چناني هندي و فيليپيني استفاده ميشده 133 00:21:58,200 --> 00:22:05,660 امروز برترين متخصّص‌ها، بهترين متخصّص‌ها، برجسته‌ترين متخصّص‌ها [وجود دارد]؛ حالا اين يکي از گوشه‌ها است 134 00:22:05,860 --> 00:22:13,130 ازاين‌قبيل موفّقيّت‌ها، ده‌ها و صدها وجود دارد که اينها جاي توجّه و دقّت دارد 135 00:22:13,200 --> 00:22:25,200 به‌‌هرحال، پس اين انقلاب توانست به ما، هم هويّت بدهد، هم آرمان بدهد؛ اين مهم است 136 00:22:25,600 --> 00:22:34,260 ما، هم هويّت پيدا کرديم ما فهميديم چه‌کسي هستيم، فهميديم که ما مغلوب و هضم‌شده‌ي در 137 00:22:34,530 --> 00:22:43,800 هاضمه‌ي سياست جهاني و نظام سلطه نيستيم؛ ما هستيم، ما خودمانيم؛ هويّت و آرمان 138 00:22:44,200 --> 00:22:50,530 به ما آرمان داد، آرمانهاي فراوان که حالا اشاره ميکنم 139 00:22:51,060 --> 00:23:01,000 خب، اين دايره‌ي معيوب شکسته شد، [لذا] يک مبارزه‌اي قهراً شروع ميشود 140 00:23:01,000 --> 00:23:08,130 وقتي يک ‌چنين وضعي پيش مي‌آيد، خب طرف مقابل چه‌کساني هستند؟ آن روز در مرقد گفتم 141 00:23:08,460 --> 00:23:17,400 دولتهاي قوي، قدرتهاي توانا، جريانهاي بسيار مؤثّر؛ جريانهاي سياسي‌اي که 142 00:23:17,660 --> 00:23:23,200 امروز در اروپا بلکه در آمريکا دولتها را مي‌آوردند و ميبَرند 143 00:23:24,460 --> 00:23:32,060 دولت سر کار مي‌آورند، دولت از کار مي‌اندازند. اين جريانها 144 00:23:33,000 --> 00:23:41,330 همه در مقابل نظام جمهوري اسلامي صف‌آرايي کردند، توانايي‌هاي خودشان را آزمودند، ضربه‌هاي خودشان را زدند 145 00:23:41,330 --> 00:23:47,060 يک مبارزه‌اي شروع شد، مبارزه‌ي سخت، نيمه‌سخت و نرم 146 00:23:47,660 --> 00:23:58,930 مبارزات سخت و مبارزات نيمه‌سخت و مبارزات نرم. يکي از ميدانهاي اين مبارزه هم دانشگاه بود 147 00:23:59,400 --> 00:24:06,730 دانشجو خواهي‌نخواهي وارد اين ميدان مبارزه شد، از روز اوّل 148 00:24:07,530 --> 00:24:18,860 از دوران مبارزات؛ خب دانشجوها مشغول مبارزه بودند. از روزي هم که اين نظام تشکيل شد و اين انقلاب به پيروزي رسيد 149 00:24:19,260 --> 00:24:29,130 دانشگاه درگير شد. مبارزه، خيلي‌ها را درگير کرد امّا يکي از مهم‌ترين مراکز، دانشگاه و دانشجو بود 150 00:24:29,530 --> 00:24:41,800 آن‌وقت دشمن بر روي دانشگاه و دانشجو متمرکز شد و اوايل انقلاب، [بر آن] مسلّط شدند 151 00:24:41,800 --> 00:24:52,660 يعني دشمن سوار شد بر دانشگاه. خيلي از شماها خب آن‌وقت شايد در دنيا هم نبوديد، دانشجو که قطعاً نبوديد 152 00:24:53,060 --> 00:24:57,800 امّا بنده همان‌وقت‌ها هر هفته در دانشگاه تهران جلسه داشتم 153 00:24:58,400 --> 00:25:06,060 هر هفته من ميرفتم مسجد دانشگاه تهران نماز و سخنراني و پاسخ به سؤالات 154 00:25:07,660 --> 00:25:14,060 و دانشجوها جمع ميشدند، سؤال ميکردند، ابهام داشتند، حرف ميزدند، ما هم جواب ميداديم 155 00:25:15,660 --> 00:25:24,400 جنگ به‌معناي واقعي، و تيراندازي [بود] داخل دانشگاه تهران به جوري شد که 156 00:25:24,930 --> 00:25:35,530 يکي از روزها که هفته‌ا‌ي ‌يک ‌بار دوشنبه‌ها يا يکشنبه‌ها ميرفتم، وقتي‌که آمدم جلوي در دانشگاه 157 00:25:35,930 --> 00:25:43,860 بعضي‌ها آمدند گفتند وارد نشويد، دانشگاه خطرناک است؛ چند نفر محافظ هم خود ما داشتيم، اينها هم گفتند نرويد 158 00:25:43,860 --> 00:25:49,260 گفتم نميشود، من بايد بروم دانشگاه، در مسجد لابد منتظر من هستند 159 00:25:49,400 --> 00:25:58,200 آمديم وارد دانشگاه شديم. خلوت! تيراندازي بود، همديگر را ميزدند؛ همين دانشگاه تهران 160 00:25:58,530 --> 00:26:05,730 آمدم مسجد دانشگاه، ديدم هيچ خبري نيست، دانشجوها هم نيامده‌اند، ترسيده‌اند. ديديم وقتي جوانها بترسند 161 00:26:06,000 --> 00:26:14,400 ما [هم] به طريق اوليٰ! برگشتيم؛ يک‌ چنين وضعيّتي در دانشگاه بود 162 00:26:14,930 --> 00:26:25,130 واقعاً دانشگاه ميدان جنگ شده بود؛ اين تسلّط دشمن بود. حالا چه‌کساني بودند؟ چپها بودند 163 00:26:25,860 --> 00:26:34,660 طرف‌دارهاي سلطنت هم بودند! اينهايي که هميشه در مقابل هم بودند، در مقابل انقلاب و نظام اسلامي و امام بزرگوار 164 00:26:34,930 --> 00:26:43,000 دستشان در دست هم متّحد شده بودند؛ باهم متّفق بودند؛ بچّه‌هاي ساواکي‌ها هم بودند 165 00:26:43,400 --> 00:26:50,060 بالاخره ساواکي‌ها هم، زن و بچّه و جوان و دانشجو داشتند؛ آنها هم بودند 166 00:26:50,660 --> 00:26:58,130 چپهاي مارکسيست هم بودند؛ فدائيان خلق و مجاهدين و همينهايي که مي‌شناسيد و شنيده‌ايد و 167 00:26:58,130 --> 00:27:05,060 شايد خوانده‌ايد و مانند اينها، همه در مقابل مجموعه‌ي دانشجويان مسلمان [بودند 168 00:27:06,200 --> 00:27:14,060 البتّه دانشجوي انقلابي مسلمان، دانشگاه را فتح کرد؛ اين را شما بدانيد 169 00:27:14,400 --> 00:27:25,860 يعني دانشجوهاي مسلمان، هم در مباحثات توانستند دانشگاه را فتح کنند، هم در مبارزات جنگي 170 00:27:26,200 --> 00:27:33,060 يعني در همين اتّفاقاتي که افتاد، دانشجوها توانستند دانشگاه را فتح کنند؛ بعد هم که خب به تعطيلي دانشگاه و مانند اينها [انجاميد 171 00:27:33,060 --> 00:27:40,600 منتها [بعد] در بين خود مجموعه‌ي دانشجوي مسلمان، يک اختلالاتي به وجود آمد 172 00:27:40,860 --> 00:27:45,860 دانشجوي مسلمان، دانشگاه را فتح کرد، لانه‌ي جاسوسي را فتح کرد 173 00:27:46,060 --> 00:27:56,730 امّا خودش از درون مغلوب شد! اين به نظر من نکته‌ي قابل توجّهي است. چرا؟ براي خاطر اينکه 174 00:27:57,660 --> 00:28:03,800 دچار ضعف تحليل و ضعف محتوا بود 175 00:28:05,130 --> 00:28:13,600 هيجانات بود، خيلي هم تند -بعضي از بچّه‌هاي دانشجو در آن ‌روز 176 00:28:14,130 --> 00:28:21,400 ماها را که آن‌وقت تازه از زير زندان و تبعيد و اين قبيل ‌چيزها بيرون آمده بوديم، انقلابي نميدانستند 177 00:28:22,260 --> 00:28:31,530 يعني در مقام قضاوت، ماها را تخطئه ميکردند؛ همينهايي که الان هم هستند؛ حالا بعضي‌هايشان هنوز هم هستند 178 00:28:31,800 --> 00:28:40,660 يعني واقعاً اُرتدُکس [بودند]، يک انقلابي اُرتدُکسِ سفت و سخت، خيلي قرص و محکم 179 00:28:40,660 --> 00:28:52,600 منتها آن ذهنيّت، از محتواي لازم خالي بود، [لذا] در يک نقطه‌ي حسّاسي ضربه خورد 180 00:28:54,860 --> 00:29:08,330 خب، حوادث زياد است؛ ديگر من نميخواهم مرور کنم، [فقط] خواستم يک اشاره‌اي بکنم به ريشه‌هاي حوادث دانشگاه 181 00:29:08,530 --> 00:29:14,130 آنچه من ميخواهم عرض بکنم اين است که در اين سالها، عليه دانشگاه 182 00:29:14,130 --> 00:29:23,930 و براي خارج کردن دانشگاه از اين صحنه‌ي مبارزه خيلي تلاش کردند؛ علّتش هم اين است که دانشگاه مهم است 183 00:29:24,660 --> 00:29:29,930 دانشگاه اگر در خدمت انقلاب باشد خيلي مهم است 184 00:29:30,130 --> 00:29:39,060 از خيلي از قشرهاي ديگر تأثيرش بيشتر است. اوّلاً همه جوانند، کم­‌تعلّقند، آماده­‌به­‌کارند 185 00:29:40,530 --> 00:29:48,200 ذهن فعّالي دارند، فهيمند؛ اينها خيلي نکات مهمّي است 186 00:29:49,660 --> 00:30:02,930 بعد هم بر روي محيط جامعه تأثير دارند؛ يعني دانشجوي انقلابي ميتواند روي محيط پيراموني خودش اثر بگذارد 187 00:30:03,200 --> 00:30:10,200 اوّلش خانواده است، بعد مرتبطينند، بعد دوستان، و در محيط اجتماعي اثر ميگذارد 188 00:30:10,200 --> 00:30:19,600 لذا براي اينکه دانشگاه را از هويّت انقلابي خالي کنند و خلاص بکنند 189 00:30:20,060 --> 00:30:28,660 خيلي تلاش کردند، خيلي کار کردند، خيلي سياست­‌ورزي کردند در اين زمينه 190 00:30:29,530 --> 00:30:36,260 متأسّفانه از داخل خود ما هم در مواردي کمک شد 191 00:30:36,600 --> 00:30:45,060 به اينها که بتوانند دانشگاه را انقلاب­زدايي کنند؛ يعني روحيّه‌ي انقلابي، روحيّه‌ي حزب‌اللّهي، روحيّه‌ي مبارزه 192 00:30:45,060 --> 00:30:48,530 از محيط دانشجويي گرفته بشود. اينها مقدّمه بود 193 00:30:48,730 --> 00:31:02,660 من ميخواهم اين را عرض بکنم به شما، البتّه من ميدانم همه‌ي مجموعه‌ي دانشجويان کشور با تنوّعي که دارند 194 00:31:03,000 --> 00:31:11,060 گروه‌هايي که در دانشگاه هستند، انگيزه‌ها، گرايشها- اينجا حضور ندارند؛ اين را من ميدانم 195 00:31:11,400 --> 00:31:19,060 بنده بي­اطّلاع نيستم از اين وضعيّتي که امروز در دانشگاه کشور وجود دارد 196 00:31:19,400 --> 00:31:26,330 لکن خطاب من به مجموعه‌ي انقلابي و علاقه‌مند به مسائل انقلاب است 197 00:31:27,000 --> 00:31:37,730 آنهايي که انقلاب را دوست دارند، آنهايي که به­معناي واقعي کلمه انقلاب اسلامي را وسيله‌ي نجات اين کشور 198 00:31:38,060 --> 00:31:41,660 و تأمين آينده‌ي اين کشور ميدانند؛ خطاب من به آنها است 199 00:31:41,660 --> 00:31:48,660 من ميگويم شما دانشجوها بايد خودتان را در صفوف مقدّم اين مبارزه حس کنيد 200 00:31:49,000 --> 00:31:56,400 يک مبارزه‌اي است، وجود دارد، تمام نشده، ممکن است حالاحالاها هم تمام نشود، ادامه داشته باشد 201 00:31:57,800 --> 00:32:04,600 در صفوف مقدّم اين مبارزه بايد خودتان را احساس کنيد و قرار بدهيد 202 00:32:07,000 --> 00:32:15,600 صحنه‌ي درگيري را ببينيد. يکي از اشکالات بزرگ اين است که بعضي درگيري را حس نميکنند 203 00:32:15,600 --> 00:32:20,660 صحنه‌ي درگيري را نمي‌بينند، نميفهمند که ما درگيري داريم 204 00:32:23,130 --> 00:32:28,530 ارتباط اين مبارزه با خودتان را مدّنظر داشته باشيد 205 00:32:28,930 --> 00:32:40,200 دانشجو بايد احساس مسئوليّت انساني، احساس مسئوليّت ملّي، احساس مسئوليّت ديني و اجتماعي و بين‌المللي بکند 206 00:32:41,200 --> 00:32:44,860 اين چيزي است که از دانشجو توقّع ميرود 207 00:32:47,800 --> 00:32:57,000 نگاه دانشجو به مسائل کشور. بنده اين نگاه نقّادانه‌اي را که [اينجا] دانشجويان داشتند صددرصد تأييد ميکنم 208 00:32:57,330 --> 00:33:06,860 البتّه] ممکن است بعضي نقدها را وارد ندانم؛ چه آنچه مربوط به دستگاه‌هاي قوّه‌ي مجريّه است، چه آنچه مربوط به قوّه‌ي قضائيّه است 209 00:33:06,860 --> 00:33:12,930 چه آنچه مربوط به دفتر رهبري است. ممکن است بعضي‌ وارد باشد، بعضي‌ وارد نباشد 210 00:33:13,660 --> 00:33:23,330 لکن نفْس اين نگاه نقّادانه را من صددرصد تأييد ميکنم. من ميگويم اين نگاه نقّادانه و دغدغه­مند 211 00:33:23,660 --> 00:33:27,460 از دانشجو و محيط دانشگاه نبايد گرفته بشود 212 00:33:28,860 --> 00:33:35,330 هم نقّادانه، هم آرمان‌گرايانه؛ بايد دنبال آرمانها باشند 213 00:33:36,460 --> 00:33:44,260 روي کاستي‌ها و کژي‌ها علامت سؤال بگذارند 214 00:33:44,260 --> 00:33:54,130 دانشجو بايد کاستي‌ها را ببيند، کجي‌ها را ببيند، عيوب را ببيند و سؤال کند 215 00:33:54,400 --> 00:34:04,200 حالا ممکن است طرف، براي جواب ندادن به اين سؤال يک عذر موجّهي داشته باشد، لکن اين موجب نميشود که شما سؤال نکنيد 216 00:34:04,400 --> 00:34:14,600 شما سؤال کنيد. روحيّه‌ي سؤال کردن، امربه­‌معروف، نهي­‌ازمنکر 217 00:34:14,600 --> 00:34:18,730 مطالبه‌ي جدّي آرمانها و ارزشها در دانشجو، روحيّه‌ي قابل قبول است 218 00:34:19,000 --> 00:34:26,460 و از شکستهاي مقطعي هم دانشجو نبايد مأيوس بشود؛ اين را توجّه داشته باشيد 219 00:34:27,060 --> 00:34:33,800 اينکه حالا يک جايي ما گفتيم [ولي] نشد، در يک جايي فلان مقصود را داشتيم [ولي] تحقّق پيدا نکرد 220 00:34:34,200 --> 00:34:42,400 مطلقاً بايستي اجازه ندهيد که يأس و نااميدي بر شما غالب بشود. اگر بنا باشد که 221 00:34:42,730 --> 00:34:55,800 انسان از شکستها مأيوس بشود، ما صد بار بايد در دوران مبارزه و صد بار بايد در جنگ هشت­ساله‌ي تحميلي مأيوس ميشديم، عقب­نشيني ميکرديم 222 00:34:56,330 --> 00:35:02,060 شب ميريختند در خانه­‌ي آدم، جلوي زن و بچّه‌ي آدم، آدم را کتک ميزدند 223 00:35:03,600 --> 00:35:11,260 دستبند به دست آدم ميزدند، بعد هم ميبردند آدم را، يا از اينها بالاتر 224 00:35:12,730 --> 00:35:23,400 اگر بنا باشد که انسان از ضربه خوردن و به قول اين دختر عزيزمان از کتک خوردن مأيوس بشود، ناراحت بشود 225 00:35:23,600 --> 00:35:30,000 پس در آن دوره‌ي مبارزه، آنهايي که مبارزه ميکردند بايد مأيوس ميشدند، [ولي] مأيوس نشدند 226 00:35:30,200 --> 00:35:36,330 اگر مأيوس ميشدند، مبارزه به پيروزي نميرسيد. در جنگ هم همين‌جور 227 00:35:36,860 --> 00:35:44,800 در جنگ، بارها آن چيزي که ما تصوّر ميکرديم و پيش­بيني ميکرديم تحقّق پيدا نکرد 228 00:35:45,000 --> 00:36:04,800 فرض کنيد در عمليّات رمضان تصوّر ميکرديم که عمليّات پيش خواهد رفت، تابستان هم بود، هوا هم گرم بود 229 00:36:05,200 --> 00:36:14,330 ماه رمضان هم بود، عدّه‌ي زيادي از بچّه‌هاي ما شهيد شدند، عمليّات هم شکست خورد. مأيوس شديم؟ مأيوس شدند 230 00:36:16,060 --> 00:36:22,260 در کربلاي ۴ همين‌جور، در والفجر مقدّماتي همين‌جور 231 00:36:22,260 --> 00:36:28,660 در والفجرمقدّماتي يک جمعيّت عظيمي از بسيجي‌ها رفتند جبهه 232 00:36:28,860 --> 00:36:39,460 يک منطقه‌اي را هم معيّن کرده بودند، تقريباً مطمئن هم بوديم که در اين عمليّات ما پيش خواهيم رفت و موفّق خواهيم شد 233 00:36:39,460 --> 00:36:48,000 عمليّات، جلوي عماره‌ي عراق بود- عمليّات لو رفته بود، به شکل عجيبي شکست خورد 234 00:36:49,130 --> 00:37:00,800 اگر بنا بود انسان با شکست و با عقب­نشيني مقطعي و مانند اينها مأيوس بشود که هيچ چيز به سامان نميرسيد 235 00:37:01,330 --> 00:37:13,330 نخير! يأس به­خاطر ناکامي‌هاي مقطعي و موقّت، مطلقاً در زندگي‌تان راه نداشته باشد 236 00:37:14,730 --> 00:37:26,000 يک نکته‌ي ديگر [نيز] که اين را قبلاً هم اشاره کرده­ام؛ مجموع دستاوردها و موفّقيّتهايي که بعضي‌شان 237 00:37:26,200 --> 00:37:36,460 واقعاً بي‌نظيرند، هميشه در مدّنظرتان باشد؛ يعني احساس سرافرازي کنيد به­خاطر انقلاب 238 00:37:36,730 --> 00:37:49,260 ببينيد عزيزان من! امروز سياستهاي بزرگ­ترين قدرتهاي دنيا، در منطقه‌ي غرب آسيا به گِل نشسته، پيش نرفته 239 00:37:50,600 --> 00:37:58,800 خود آنها ميگويند به­خاطر اعمال نفوذ و اقتدار جمهوري اسلامي است؛ اين خيلي مهم است 240 00:38:00,800 --> 00:38:10,530 بنا بود هر بلائي که ميخواهند سر عراق يا سر سوريه يا فلان ­[کشور] دربياورند و نتوانستند 241 00:38:11,060 --> 00:38:17,930 خب اين خيلي مهم است؛ اين همان چيزي است که شما ميخواستيد؛ اين همان چيزي است که انقلاب ميخواست 242 00:38:18,400 --> 00:38:26,800 خواسته‌ي انقلاب تحقّق پيدا کرد، خواسته‌ي آمريکا و همراهان آمريکا -نه­‌فقط آمريکا- تحقّق پيدا نکرد 243 00:38:27,260 --> 00:38:34,600 اين يک نمونه است و ازاين­قبيل پيروزي‌هاي زياد، توانايي‌هاي زياد، پيشرفتهاي زياد هست 244 00:38:34,600 --> 00:38:43,930 اينها را هيچ­وقت از ياد نبريد. يکي از شگردهاي دشمن اين است که بگويد شما نميتوانيد، شما شکست خورديد 245 00:38:44,260 --> 00:38:54,460 از شما کار برنمي‌آيد، تمام شديد، رفتيد؛ اين يکي از شگردهاي دشمن است. اين شگرد را به‌هيچ‌وجه نپذيريد 246 00:38:56,000 --> 00:39:08,260 البتّه در داخل هم کساني هستند که همان خواسته‌ي دشمن را با صداي بلند در اينجا بيان ميکنند، به زبان مي‌آورند 247 00:39:08,260 --> 00:39:13,860 هستند کساني ازاين‌قبيل که همان چيزي را که دشمن ميخواهد 248 00:39:14,400 --> 00:39:20,060 در ذهنيّت جامعه به وجود بيايد، همان را اينجا با صداي بلند در روزنامه، در غير روزنامه 249 00:39:20,330 --> 00:39:26,260 و در فضاي مجازي -حالا که فضاي مجازي هم هست- بيان ميکنند 250 00:39:26,600 --> 00:39:36,860 من عرض ميکنم که بنابراين، من آن دغدغه داشتن، آن هشداردهي 251 00:39:37,660 --> 00:39:47,400 آن طلبکارانه در مسائل و مشکلات نظام و نواقص وارد شدن را صد درصد تأييدميکنم 252 00:39:47,660 --> 00:40:00,730 اين را البتّه در حاشيه‌ عرض ميکنم که نوع برخورد با مشکلات درون نظام، بايد علاج‌جويانه و طبيبانه باشد 253 00:40:01,000 --> 00:40:08,800 طبيب، گاهي اوقات به مريض خودش هم ممکن است تشر بزند، يک حرف تلخي هم بزند، امّا مقصودش معالجه‌ي او است 254 00:40:09,400 --> 00:40:16,060 در مقابله‌ي با دشمن، نوع برخورد بايد قاطع و صريح 255 00:40:16,930 --> 00:40:27,130 و طبق برخورد خود او -که خصمانه است- خصمانه باشد؛ امّا در داخل و با نظام، نه؛ دلسوزانه، علاج‌جويانه و مانند اينها 256 00:40:27,330 --> 00:40:37,130 البتّه شما در برخورد با دشمن خارجي در حرف زدن و در موضع گرفتن و مانند اينها آزاديد 257 00:40:37,130 --> 00:40:45,000 حالا البتّه در زمينه‌هاي ديپلماسي يک رنگ‌وروغن‌هاي ديپلماسي لازم است، آن به عهده‌ي ديپلمات‌ها 258 00:40:45,330 --> 00:40:50,260 آنها هرکار خواستند [بکنند] و بروند هرجور ميخواهند رنگ‌وروغن بزنند 259 00:40:50,600 --> 00:40:58,460 امّا] شما به‌عنوان دانشجو، به‌عنوان مجموعه‌هاي دانشجويي، حرفتان را صريح و قاطع و با صداي بلند بيان کنيد 260 00:40:58,930 --> 00:41:07,460 يک نکته‌ي مهم را من در مورد دانشگاه بگويم که فراموش نشود؛ و آن [اين است] که دانشگاه محلّ دانش است 261 00:41:07,930 --> 00:41:15,730 معناي اين حرفهايي که ما زديم، اين نيست که دانشگاه ديگر محل دانش نيست [و فقط] محلّ فعّاليّت سياسي است؛ نه 262 00:41:16,330 --> 00:41:25,600 رکن اساسي دانشگاه، دانش است. يعني چه؟ يعني در دانشگاه بايد هم عالِم توليد بشود 263 00:41:26,660 --> 00:41:34,660 هم علم توليد بشود، هم عِالم و علم جهت درست پيدا کند 264 00:41:35,200 --> 00:41:43,930 اين سه نکته‌‌ي اساسي در دانشگاه بايد باشد. تربيت عالِم که من از آن تعبير ميکنم به توليد عالم 265 00:41:45,060 --> 00:41:50,730 و توليد علم که همان چيزي است که سالها است تکرار ميکنيم 266 00:41:51,260 --> 00:42:01,800 يعني خطوط مرزيِ علم را شکستن و جلو رفتن که اين کاري است که ما در کشورمان هنوز نتوانسته‌ايم 267 00:42:02,460 --> 00:42:09,800 آن‌چنان‌‌که شايسته‌ي نظام جمهوري اسلامي است به آن برسيم؛ البتّه کارهايي شده، لکن عقبيم 268 00:42:10,530 --> 00:42:17,460 بايد بتوانيم از لحاظ علمي جلو برويم؛ وقتي علم جلو رفت، آن‌وقت فنّاوري هم جلو ميرود 269 00:42:17,730 --> 00:42:21,660 وقتي فنّاوري جلو رفت، تأثير در زندگي ميگذارد 270 00:42:22,600 --> 00:42:31,400 وقتي فنّاوري جلو رفت، در دنيا چشمها به شما متوجّه ميشود و احساس نياز ميکنند 271 00:42:31,530 --> 00:42:37,200 در زندگي انسانها تأثير ميگذاريد؛ اينها مسائل بسيار مهمّي است 272 00:42:37,600 --> 00:42:44,600 تکيه‌ي بنده بر روي علم و فنّاوري و مانند اينها که هميشه ميگويم، به‌خاطر اين است؛ اينها فراموش نشود 273 00:42:45,000 --> 00:42:55,000 همه‌ي مجموعه‌ي دانشگاه -مديران دانشگاه، از وزير محترم گرفته تا رؤساي دانشگاه‌ها 274 00:42:55,000 --> 00:43:04,200 استادها، دانشجوها، متون درسي، فرآيندهاي آموزشي، کارگاه‌ها و مانند اينها 275 00:43:04,530 --> 00:43:13,260 همه‌ي اينها- بايد در اين چهارچوب قرار بگيرند؛ يعني بايستي توليد علم، توليد عالم و جهت‌دهي صحيح [صورت بگيرد] 276 00:43:13,530 --> 00:43:26,000 اين سوّمي را توجّه داشته باشيد: جهت‌دهي صحيح به علم و عالم. علم و عالم در تمدّن مادّي وسيله‌ي بدبختي انسان شد 277 00:43:26,400 --> 00:43:32,130 وسيله‌ي توليد بمب اتم شد، وسيله‌ي توليد سلاح شيميايي شد 278 00:43:32,860 --> 00:43:40,930 وسيله‌ي توليد ويروس‌هاي خطرناکي شد که امروز متأسّفانه قدرتمندها از طُرُق مختلف دارند 279 00:43:41,330 --> 00:43:48,860 آنها را در جسم و جان جوامع داخل ميکنند؛ علم اين‌جوري شد؛ علم منحرف شد 280 00:43:49,400 --> 00:43:59,660 علم، در جهت درست، در جهت نفع، در جهت کمال انسان [باشد]. اين راجع به دانشجو و مجموعه‌ي مسائل دانشجويي 281 00:44:00,000 --> 00:44:07,800 امّا راجع به تشکّلها. البتّه من که عرض ميکنم 282 00:44:08,060 --> 00:44:15,660 ميدانم تشکّلهاي گوناگوني در دانشگاه وجود دارد؛ پارسال هم گفتم تشکّلهاي يکبارمصرف 283 00:44:15,860 --> 00:44:20,060 بعضي‌شان يکبار مصرفند؛ [مثلاً] قبل از انتخابات تشکّل درست ميشود 284 00:44:20,260 --> 00:44:30,460 حالا نوع ديگري از تشکّلها هم وجود دارد که يکبارمصرف نيست امّا براي معارضه‌ي با مجموعه‌ي انقلابي 285 00:44:30,660 --> 00:44:34,930 و مجموعه‌هاي متديّن اصلاً به وجود مي‌آيد؛ با آنها کاري ندارم 286 00:44:35,530 --> 00:44:44,800 من تشکّلهايي را ميگويم که تحت هر نامي، معتقد به انقلابند، معتقد به دينند 287 00:44:45,130 --> 00:44:53,530 معتقد به نظام اسلامي‌اند، معتقد به اين مبارزه‌ي عظيمند؛ تحت هر نامي که هستند فرق نميکند؛ خطابم به آنها است 288 00:44:53,800 --> 00:45:02,930 اوّلاً آرمان‌گرايي را فراموش نکنيد آرمان‌گرايي را فراموش نکنيد. آرمانها چيست؟ رسيدن به جامعه‌ي عادل 289 00:45:03,400 --> 00:45:13,330 جامعه‌ي آزاد، جامعه‌ي پيشرفته، جامعه‌ي مؤمن، جامعه‌ي متعبّد، جامعه‌ي مرفّه 290 00:45:14,400 --> 00:45:22,600 جامعه‌ي متّحد، جامعه‌ي قوي و مستحکم، جامعه‌ي مستقل؛ اينها آرمان است 291 00:45:24,130 --> 00:45:35,260 ارزش دارد که انسان جانش را در راه اين آرمانها، براي خاطر خدا [بدهد]؛ براي همين‌ آيه‌ي شريفه‌ي سوره‌ي نساء که 292 00:45:35,460 --> 00:45:37,800 وَ ما لَکُم لا تُقاتِلونَ في سَبيلِ اللهِ وَ المُستَضعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّسآءِ وَ الوِلدان 293 00:45:38,130 --> 00:45:42,860 اين است ديگر؛ يعني در راه نجات کشور، نجات مستضعفان 294 00:45:43,330 --> 00:45:48,860 دستور قتال [صادر شده]. حالا البتّه آن آيه، آيه‌ي قتال است؛ اين را توجّه داشته باشند آن برادرمان 295 00:45:49,130 --> 00:45:57,860 که اين آيه، آيه‌ي قتال است، آيه‌ي جهاد نيست؛ جهاد، چيزي است؛ قتال، چيز ديگري است؛ بينشان عموم و خصوص مطلق است 296 00:45:59,330 --> 00:46:10,400 بنابراين، اين مبناي اسلام است، اين جهت‌گيري اسلام است. بايد در راه اين آرمانها [حرکت کرد 297 00:46:10,800 --> 00:46:16,060 اين آرمانهايي که گفتم -يک چنين جامعه‌اي- هدف شما است. آرمان‌گرايي را فراموش نکنيد 298 00:46:16,060 --> 00:46:23,060 واقع‌بيني؛ واقع‌بين باشيد. بنده يک‌بار در جلسه‌ي مسئولين در ماه رمضان در همين‌جا 299 00:46:23,400 --> 00:46:31,600 گفتم، مدام به ما ميگويند واقع‌بين باشيد، واقع‌بين باشيد؛ مرادشان از «واقع‌بين باشيد» اين است که موانع را ببينيد 300 00:46:32,200 --> 00:46:38,860 من ميگويم ‌واقع‌بين باشيد، يعني واقعيّات مثبت را ببينيد 301 00:46:39,800 --> 00:46:46,130 جمعيّت جوان را، جمعيّت بااستعداد را، توانايي‌هاي بشري فوق‌العاده را 302 00:46:46,460 --> 00:46:55,130 استعداد فوق‌العاده‌ي ملّت را، امکانات زيرزميني را، موقعيّت جغرافيايي را 303 00:46:55,530 --> 00:46:57,860 پيشرفت جمهوري اسلامي را؛ اينها را ببينيد، اينها واقعيّات است 304 00:46:58,260 --> 00:47:01,460 پس اينها بخشي از واقعيّات است که اينها را بايد ديد 305 00:47:01,930 --> 00:47:10,130 يک بخش ديگر از واقعيّات اين است که شما وقتي آرمان‌گرا هستيد و ميخواهيد به سمت اين آرمان حرکت بکنيد 306 00:47:10,460 --> 00:47:19,060 بايد توجّه داشته باشيد که اين‌جوري نيست که انسان با معجزه خودش را به آرمان بتواند برساند؛ نه 307 00:47:19,660 --> 00:47:29,660 مشکلاتي وجود دارد، موانعي وجود دارد؛ لابه‌لاي اين موانع بايد راه را پيدا کرد؛ ‌واقع‌بين يعني اين 308 00:47:29,930 --> 00:47:42,460 شما حالا خب حرفهاي خيلي خوبي زديد، موانع را مرتّب شمرديد؛ آيا لابه‌لاي اين موانع راهي وجود دارد براي اينکه شما پيش برويد يا نه 309 00:47:43,130 --> 00:47:48,860 بگرديد آن راه را پيدا کنيد. من عرض بکنم قطعاً و يقيناً راه وجود دارد 310 00:47:49,530 --> 00:47:53,460 بگرديد آن راه را پيدا کنيد. ‌واقع‌بيني يعني اين 311 00:47:56,460 --> 00:48:08,930 خب البتّه همه‌ي اينها بحثهاي انديشه‌ورزانه -يعني به قول فرنگي‌مَآب‌ها بحثهاي تئوريک- نياز دارد 312 00:48:08,930 --> 00:48:14,730 اينهايي که عرض ميکنم کارهايي است که بايد کار انديشه‌ورز درباره‌اش کرد 313 00:48:16,000 --> 00:48:23,200 توصيه‌ي سوّم. تشکّلها نقش فعّال داشته باشند و تماشاچي نباشند 314 00:48:24,000 --> 00:48:31,400 تشکّل نبايد بنشيند، در يک حادثه‌اي که پيشرفتي هست اظهار خوشحالي کند، در يک حادثه‌اي که 315 00:48:31,660 --> 00:48:43,800 مثلاً پسرفتي هست احساس حزن و اندوه بکند؛ نه، بايد فعّال باشد، در هر دو جا بايد فعّال باشد؛ تماشاچي نباشد 316 00:48:45,130 --> 00:48:54,060 توصيه‌ي بعدي؛ تلاش جدّي و همه‌جانبه براي غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه 317 00:48:54,660 --> 00:49:03,060 نگوييد در دانشگاه ديگر نميشود کاري کرد؛ شنفتم اين را که بعضي‌ها ميگويند که « آقا، ديگر در دانشگاه نميشود کاري کرد»؛ نه آقا 318 00:49:03,400 --> 00:49:09,660 در دانشگاه خيلي ميشود کار کرد، اتّفاقاً در دانشگاه بايد کار کرد. چه کسي بايد در دانشگاه کار بکند؟ شما 319 00:49:10,530 --> 00:49:17,730 شما تشکّلها هستيد که در دانشگاه بايد کار بکنيد. البتّه خطاب بنده 320 00:49:18,730 --> 00:49:27,660 در غير از اين جلسه به همه است؛ من به همه‌ي آن هسته‌هاي فکري و عمليِ جهادي 321 00:49:28,330 --> 00:49:35,400 فکري، فرهنگي در سرتاسر کشور مرتّباً ميگويم: هرکدام کار کنيد؛ مستقل 322 00:49:36,930 --> 00:49:48,330 و به‌قول ميدان جنگ، آتش‌به‌اختيار. البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزي وجود دارد 323 00:49:49,000 --> 00:49:56,060 که دستور ميدهد، امّا اگرچنانچه رابطه‌ي قرارگاه ‌قطع شد 324 00:49:57,130 --> 00:50:05,400 يا قرارگاه عيبي پيدا کرد، اينجا فرمانده دستورِ آتش‌به‌اختيار ميدهد. خب شما افسرهاي جنگ نرميد 325 00:50:06,060 --> 00:50:10,130 قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشيد 326 00:50:12,000 --> 00:50:19,600 آنجايي که احساس ميکنيد دستگاه مرکزي اختلالي دارد و نميتواند درست مديريّت کند 327 00:50:19,600 --> 00:50:31,000 آنجا آتش‌به‌اختياريد؛ يعني بايد خودتان تصميم بگيريد، فکر کنيد، پيدا کنيد، حرکت کنيد، اقدام کنيد 328 00:50:52,000 --> 00:50:59,860 گاهي اوقات انسان احساس ميکند دستگاه‌هاي مرکزي فکر و فرهنگ و سياست و مانند اينها دچار اختلالند 329 00:51:00,200 --> 00:51:04,460 دچار تعطيلند؛ واقعاً آدم گاهي اوقات احساس ميکند 330 00:51:04,800 --> 00:51:11,200 حالا مثلاً فرض بفرماييد اين‌همه ما مسئله‌ي فرهنگي در کشور داريم 331 00:51:11,460 --> 00:51:19,200 مسائل مهم که شايد من بتوانم ده مسئله‌ي اصليِ فرهنگي را بشمارم که اينها 332 00:51:19,200 --> 00:51:27,060 دچار مشکل است؛ فرض کنيد مسئله‌ي سينما، يک مسئله‌ي مهم است، [يعني] مسئله‌ي فرهنگي مهمّي است 333 00:51:28,260 --> 00:51:37,660 که سينماي کشور چه جوري اداره ميشود، از کجا پشتيباني ميشود -حالا پشتيباني خارجي هم پيدا ميکنند براي فيلم‌ها 334 00:51:38,730 --> 00:51:46,530 اداره‌ي هنر کشور و سينما که چيز کوچکي نيست؛ مثلاً فرض کنيد ده مسئله‌ي اين‌جوري ميشود پيدا کرد 335 00:51:46,930 --> 00:51:54,130 امّا] ناگهان مي‌بينيد مثلاً فرض کنيد اينکه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود يا نشود، ميشود مسئله‌ي اصلي 336 00:51:55,460 --> 00:52:05,860 نامه‌نگاري ميکنند! پيدا است که اين دستگاه اختلال پيدا کرده که مسئله‌ي اصلي را از مسئله‌ي فرعي 337 00:52:06,400 --> 00:52:14,330 تشخيص نميدهد و يک مسئله‌ي اصلاً بي‌اعتبارِ بي‌اهمّيّت فرعي را به‌عنوان يک مسئله‌ي اصلي، درشت ميکنند 338 00:52:14,660 --> 00:52:21,260 وقتي اين‌جوري دستگاه‌هاي مرکزي اختلال دارند، آن‌وقت اينجا جاي همان آتش‌به‌اختياري است که عرض کردم 339 00:52:24,930 --> 00:52:33,660 اهتمام به تخاطب واقعي. فضاي مجازي چيز خوبي است، فرصتي است امّا کافي نيست 340 00:52:34,060 --> 00:52:42,800 بعضي‌ها چسبيده‌اند به فضاي مجازي -توئيتر و مانند اينها- براي اينکه پيامهايشان را برسانند، اين فايده ندارد 341 00:52:43,800 --> 00:52:48,200 تخاطب واقعي لازم است، ميزگرد لازم است، سخنراني لازم است 342 00:52:48,800 --> 00:52:55,930 نشريّه لازم است، بحثهاي دونفره و سه‌نفره لازم است، جلسات تحليل لازم است 343 00:52:56,460 --> 00:53:01,800 اين‌جور با مخاطبينتان بنشينيد؛ و مانند اين کارها 344 00:53:02,730 --> 00:53:10,000 توصيه‌ي بعدي. چند کليدواژه‌ي اصلي هست، اين کليدواژه‌هاي اصلي را فراموش نکنيد 345 00:53:10,260 --> 00:53:18,530 مسئله‌ي «نقش مردم در حکومت» يکي از اين کليد‌واژه‌ها است؛ اين کليدواژه است 346 00:53:18,730 --> 00:53:26,130 بعضي‌ها از بچّه‌هاي خوب و انقلابي تعجّب ميکنند که فلاني مدام ميگويد در انتخابات شرکت کنيد، شرکت کنيد 347 00:53:26,400 --> 00:53:32,200 از من گله‌مند ميشوند که چرا شما مدام گفتيد بياييد در انتخابات شرکت کنيد 348 00:53:32,600 --> 00:53:42,060 آقاجان! توجّه داشته باشيد که مصيبت، آن‌روزي است که مردم پشت کنند به صندوق رأي 349 00:53:43,400 --> 00:53:54,060 اين مصيبت است؛ و دشمن اين را ميخواهد. الان شماها بايد زودتر از من بشنويد، بنده هم شنفته‌ام 350 00:53:54,400 --> 00:54:03,000 صداهايي را که بلند ميشود، آرزو ميکنند و انتظار ميکشند روزي را که نود درصد مردم پاي صندوقها شرکت نکنند 351 00:54:04,660 --> 00:54:13,800 حالا مثلاً فرض کنيد که گفتند بيست‌وچند درصد پاي صندوقها شرکت نکردند، نيامدند 352 00:54:14,330 --> 00:54:23,000 ميگويند اين کافي نيست، بايد کاري کنيم که نود درصد مردم پاي صندوقهاي رأي نيايند؛ مصيبت آن است 353 00:54:23,730 --> 00:54:31,400 بنده آن را ميبينم. حضور مردم پاي صندوق رأي، يک نعمت بزرگي است 354 00:54:32,330 --> 00:54:37,660 مردم‌سالاري»، اين جزو کليدواژه‌هاي اصلي است؛ اين را فراموش نکنيد 355 00:54:38,200 --> 00:54:45,260 خب، شما ميخواهيد که مردم پاي فلان صندوق بيايند، پاي آن صندوق نيايند، خب تلاش کنيد 356 00:54:47,600 --> 00:54:51,860 تا آن کاري که شما مي‌خواهيد تحقّق پيدا کند. جلوي حضور مردم پاي صندوق رأي نَايستيد 357 00:54:52,860 --> 00:54:57,600 مسئله‌ي «استقلال» هم که من گفتم، خيلي مهم است 358 00:54:57,930 --> 00:55:06,130 حالا همين مسئله‌ي ۲۰۳۰ -اين قضيّه‌ي سند ۲۰۳۰- از همين قبيل است 359 00:55:06,130 --> 00:55:12,530 اين مسئله‌ي استقلال است. حالا بعضي‌ها مي‌آيند ميگويند آقا، مثلاً فرض کنيم ما تحفّظ داده‌ايم يا 360 00:55:12,730 --> 00:55:22,660 گفته‌ايم فلان‌چيزش را قبول نداريم؛ نه، بحث سر اينها نيست. فرض کنيم در اين سند، هيچ‌چيز واضح بيّني هم 361 00:55:23,130 --> 00:55:27,460 که مخالف با اسلام باشد وجود نداشته باشد -که البتّه وجود دارد 362 00:55:28,200 --> 00:55:36,930 آنهايي که خيال ميکنند ما گزارش درست نگرفته‌ايم؛ نه، گزارشهاي ما گزارشهاي درستي است 363 00:55:58,860 --> 00:56:09,260 حرف من اين است که نظام آموزشي کشور نبايد بيرون کشور نوشته بشود؛ حرف من اين است 364 00:56:10,130 --> 00:56:17,800 شما ميگوييد اين مثلاً فرض کنيد خلاف اسلام ندارد؛ داشته باشد يا نداشته باشد، اينجا ايران است 365 00:56:18,600 --> 00:56:24,330 اينجا جمهوري اسلامي است، اينجا يک ملّت بزرگند. نظام آموزشي ما را 366 00:56:24,860 --> 00:56:30,060 چهار نفر در يونسکو يا سازمان ملل يا فلان‌جا بنشينند بنويسند؟ چرا 367 00:56:30,530 --> 00:56:35,130 اين همان مسئله‌ي استقلال است. استقلال ابعادش تا اينجاها است 368 00:56:35,530 --> 00:56:40,060 مسئله‌ي «نفي نظام سلطه» جزو کليدواژه‌هاي اصلي‌ است 369 00:56:40,060 --> 00:56:47,060 مسئله‌ي «آزادي» جزو کليد‌واژه‌هاي اصلي‌ است؛ آزادي را درست بايد تبيين کنيد 370 00:56:47,330 --> 00:56:53,330 مسئله‌ي «عدالت» جزو کليدواژه‌هاي اصلي ا‌ست؛ و از‌اين‌قبيل 371 00:56:53,330 --> 00:57:00,460 اينها را بايد تبيين کنيد. يعني توصيه‌ي من به تشکّلهاي دانشجويي اين است که اين 372 00:57:00,800 --> 00:57:08,530 کليد‌واژه‌هاي اساسي و اصلي را درست تبيين کنند. از بيانات امام استفاده کنيد و مانند اينها 373 00:57:08,530 --> 00:57:15,130 يک توصيه‌ي ديگر هم مسئله‌ي تديّن و تعبّد در عمل و گفتار است 374 00:57:15,400 --> 00:57:26,600 من فراموش نميکنم آن‌ روزي را -سالها پيش البتّه- که شنيدم يک مجموعه‌ي دانشجويي که خب با ما هم مرتبط بود و خيلي هم گرم و گيرا 375 00:57:27,000 --> 00:57:42,330 مثلاً در فلان جلسه‌شان يک‌ چيز خلاف شرعي اتّفاق افتاده؛ نگران شدم؛ نه به‌خاطر اينکه اينها گناه کردند 376 00:57:42,600 --> 00:57:50,330 که خب آن البتّه نگراني داشت- نگران شدم از اينکه راه اينها عوض شده و بعد ديدم همين‌جور هم بود. يعني واقعاً 377 00:57:50,660 --> 00:57:56,800 ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذينَ اَسآؤُا السّوايٰ‌ اَن کَذَّبُوا بِايٰتِ الله‌ 378 00:57:57,660 --> 00:58:07,400 وقتي‌که انسان برطبق تکليف عمل نميکند، تعبّد را رها ميکند، خداي متعال هدايتش را از او ميگيرد 379 00:58:07,660 --> 00:58:15,200 يک سفارش ديگر هم شجاعت در اقدام است. گاهي اوقات بعضي از تشکّلها ميگويند «نکند اين کار را بکنيم 380 00:58:15,730 --> 00:58:23,800 مثلاً فرض کنيد که- فلان آدم يا فلان دستگاه نگران بشوند، ناراحت بشوند يا فلان»؛ نه 381 00:58:24,260 --> 00:58:33,460 شما اقدامتان را انجام بدهيد، منتها آن‌وقتي که فهميديد اين اقدام نادرست است، از همان‌جا متوقّفش کنيد 382 00:58:33,460 --> 00:58:41,130 يعني همان‌جا برگردانيد راه را؛ يعني در انجام کارها و اقدام [شجاعت داشته باشيد 383 00:58:41,530 --> 00:58:48,800 البتّه براي اينکه انسان يک اقدامي بکند، بايستي که جوانب کار را قشنگ بسنجد 384 00:58:59,330 --> 00:59:06,460 يک توصيه‌ي ديگر، سفارش به دانشجويان خواهر است 385 00:59:06,730 --> 00:59:15,000 اين دو دانشجوي خواهر انصافاً خيلي خوب صحبت کردند و هر دو نفرشان خيلي مطالب خوبي را بيان کردند 386 00:59:15,330 --> 00:59:26,660 من سفارش ميکنم يکي از نکاتي که دانشجويان خواهر در تشکّلها دنبال کنند، مسئله‌ي زن در غرب باشد 387 00:59:27,130 --> 00:59:33,930 ما کمتر به اين مسئله ميپردازيم. البتّه در يکي از جلسات سالهاي قبل، يکي از خواهران 388 00:59:34,330 --> 00:59:42,800 يادم نيست که استاد بود يا دانشجو- اينجا صحبت مفصّل خيلي خوبي در اين زمينه انجام دادند 389 00:59:43,460 --> 00:59:53,400 امّا معتقدم بايد کار کرد و ميدان کار در اين زمينه وجود دارد. اين هم اين مسئله 390 00:59:53,400 --> 01:00:03,000 و آخرين حرف ما هم اين است که تشکّلها اميد را تزريق کنند در دانشگاه‌ها 391 01:00:03,660 --> 01:00:15,800 خودشان اميدوار بمانند و اميد را هم تزريق کنند در دانشگاه‌ها و نگذارند جوّ نااميدي به وجود بيايد 392 01:00:16,130 --> 01:00:23,200 دو نکته‌ي آخر هم عرض بکنم. [نکته‌ي اوّل] راجع به فساد؛ در صحبتهاي دوستان هم بود 393 01:00:23,600 --> 01:00:32,530 بيرون هم شنفتم که ميگويند. ببينيد؛ نگاه من، ديد من، اين است که فساد در کشور سيستمي نشده 394 01:00:32,800 --> 01:00:41,860 هر کس ميگويد سيستمي است بيخود ميگويد. فساد سيستمي يک چيز ديگر است. فساد سيستمي در زمان حکومت طاغوت بود 395 01:00:42,200 --> 01:00:53,200 سيستم به طور طبيعي فسادآور و فسادپرور بود، يعني بايد آدم ميگشت تا آدم سالم در آن پيدا ميکرد 396 01:00:53,730 --> 01:01:00,460 امروز اين‌جوري نيست؛ البتّه فساد هست، فسادهاي بدي هم هست، [امّا] موردي است 397 01:01:01,200 --> 01:01:10,060 و بايد برخورد بشود. حالا اينکه شما ميگوييد بايستي شفّاف باشد، شفّاف‌سازي [بشود] که من يادداشت کردم، نکته‌ي بسيار درست و خوبي است 398 01:01:10,460 --> 01:01:21,060 اين به جاي خود محفوظ، منتها اين‌جور نيست که فساد، سيستمي باشد؛ فساد موردي است و اين فسادهاي موردي را ميشود علاج کرد 399 01:01:21,260 --> 01:01:30,200 نکته‌ي دوّم؛ اينکه کساني بخواهند کشور را غرق کنند در فرهنگ غربي 400 01:01:30,530 --> 01:01:36,730 و گرايش به فرهنگي غربي را روز‌به‌روز در کشور توسعه بدهند، اين واقعيّتي است؛ بله، وجود دارد 401 01:01:37,260 --> 01:01:45,860 بعضي‌ها به‌خاطر اعتقاد و ايمان به فرهنگ غربي، بعضي هم از روي ضعف نفس و 402 01:01:45,860 --> 01:01:52,800 سست‌عنصري و عدم توجّه و مانند اينها، ميکشانند کشور را به سمت فرهنگ غربي؛ اين هست 403 01:01:53,060 --> 01:02:08,330 امّا اينکه اينها بتوانند انقلاب را از خطّ خود منحرف کنند و کشور را در فرهنگ غربي غرق کنند، بدانيد که قطعاً چنين چيزي اتّفاق نخواهد افتاد 404 01:02:30,730 --> 01:02:42,400 اين نسلي که بحمدالله امروز تربيت شده و گسترده هم هست، اين نسل علاقه‌مند به انقلاب و علاقه‌مند به اسلام 405 01:02:42,930 --> 01:02:51,800 و پاي کار، نخواهد گذاشت چنين چيزي اتّفاق بيفتد و هر روزي هم که بگذرد 406 01:02:52,130 --> 01:03:03,130 مسلّماً گسترش اين نسل و عمق اين نسل بيشتر خواهد شد؛ همچنان‌که امروز حرفهايي که شما اينجا زديد 407 01:03:03,660 --> 01:03:11,400 خيلي عميق‌تر و قوي‌تر بود از حرفهايي که مثلاً فرض کنيد پنج سال پيش دانشجوهاي قبل از شما اينجا ميزدند 408 01:03:11,660 --> 01:03:20,600 و ملّت ايران دارد حرکت ميکند، پيش ميرود؛ اين کارها و اين ترقّه‌بازي‌هاي شبيهِ کاري‌ که امروز شد 409 01:03:20,600 --> 01:03:28,330 در اراده‌ي مردم هيچ تأثيري نخواهد گذاشت؛ اين را همه بدانند؛ و اينها کوچک‌تر از آن هستند که بتوانند 410 01:03:28,330 --> 01:03:34,130 در اراده‌ي ملّت ايران و مسئولين کشور اثري بگذارند و البتّه همين‌طور که 411 01:03:34,130 --> 01:03:42,330 دوستان در اينجا گفتند، خود اين حوادث نشان داد که اگرچنانچه جمهوري اسلامي 412 01:03:42,600 --> 01:03:53,000 در آن نقطه‌اي که مرکز اصلي اين فتنه‌ها است ايستادگي نميکرد، تا حالا ما گرفتاري‌هاي زيادي از اين ناحيه در داخل کشور داشتيم 413 01:03:53,330 --> 01:03:55,730 ان‌شاءالله کَلَک اينها کنده خواهد شد 414 01:03:55,730 --> 01:04:01,400 پروردگارا! توفيقات روزافزون به اين جوانهاي عزيز عنايت کن 415 01:04:02,530 --> 01:04:08,730 پروردگارا! همه‌ي اين جوانهاي عزيز را و ما را در صراط مستقيم ثابت‌قدم بدار 416 01:04:09,800 --> 01:04:18,660 پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد، لطف و رحمت و تفضّل خود را و قضاي حاجات اين برادران را امروز به اينها عطا کن 417 01:04:19,930 --> 01:04:29,260 توفيق صفا و لطافت روزافزون در اين ماه مبارک و بخصوص در شبهاي قدر به اين عزيزان و به اين حقير عنايت بفرما 418 01:04:30,000 --> 01:04:33,730 امام بزرگوار و شهدا را با پيغمبر محشور کن 419 01:04:34,260 --> 01:04:37,860 قلب مقدّس وليّ‌عصر را از ما راضي و خشنود بفرما 420 01:04:38,730 --> 01:04:40,260 والسّلام عليکم و رحمةالله و برکاته